binaural


معنی: دارای دو گوش
معانی دیگر: دوگوشی، وابسته به کاربرد هر دو گوش

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: binaurally (adv.)
(1) تعریف: having two ears.

(2) تعریف: used with two ears.

- binaural headphones
[ترجمه گوگل] هدفون دو گوش
[ترجمه ترگمان] هدفون binaural
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: produced by two sound sources; stereophonic.

جمله های نمونه

1. When binaural recording last found favour, 10 years ago, there was no low-cost digital recording equipment available.
[ترجمه گوگل]10 سال پیش، زمانی که ضبط دو گوش برای آخرین بار مورد استفاده قرار گرفت، هیچ تجهیزات ضبط دیجیتال ارزان قیمتی در دسترس نبود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که binaural آخرین مورد را اعلام کرد، ۱۰ سال پیش، هیچ تجهیزات ضبط دیجیتال ارزان در دسترس نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finally the binaural sound signal is filtered by the HRIR on the continuous sphere space.
[ترجمه گوگل]در نهایت سیگنال صوتی دو گوش توسط HRIR در فضای کره پیوسته فیلتر می شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت سیگنال صوتی binaural توسط the در فضای کره پیوسته فیلتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Binocular machine vision and binaural machine hearing reproduce senses of optical and audio direction and distance.
[ترجمه گوگل]بینایی ماشین دوچشمی و شنوایی ماشین دوگوشی حواس جهت و فاصله نوری و صوتی را بازتولید می کنند
[ترجمه ترگمان]بینایی ماشین binocular و ماشین binaural حس تولید مثل مسیر نوری و تصویری و فاصله را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I-Dosing is actually a variation on the phenomenon - "binaural beats" - found by German physicist Heinrich Wilhelm Dove in 183
[ترجمه گوگل]I-Dosing در واقع نوعی تغییر از پدیده - "ضربان دو گوش" است - که توسط فیزیکدان آلمانی هاینریش ویلهلم داو در سال 183 یافت شد
[ترجمه ترگمان]I- dosing در واقع تغییر در این پدیده است - \"binaural beats\" - توسط فیزیکدان آلمانی هاینریش ویلهلم قمری در ۱۸۳ یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To evaluate the effect of binaural hearing aids in the old patients with severe and profound deafness.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر سمعک دو گوش در بیماران مسن با ناشنوایی شدید و عمیق
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر بیماری شنوایی binaural در بیماران قدیمی با ناشنوایی عمیق و عمیق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Binaural beats use slightly different tones in each ear to actually induce a slight change in the listener's brainwaves.
[ترجمه گوگل]ضربان های دوگوشی از صداهای کمی متفاوت در هر گوش استفاده می کنند تا در واقع تغییر جزئی در امواج مغزی شنونده ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]Binaural در هر گوش به طور کمی متفاوت استفاده می کنند تا در واقع تغییری جزئی را در the شنونده ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The head, binaural tubing can choose.
[ترجمه گوگل]سر، لوله دو گوش می تواند انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]رئیس، binaural لوله میتونه انتخاب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Holosync and Hemi-sync both provide high quality binaural beat technology.
[ترجمه گوگل]Holosync و Hemi-sync هر دو فناوری ضربان دو گوش با کیفیت بالا را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]Holosync و hemi - هردوی آن ها را با کیفیت بالا و تکنولوژی مورد ضرب در اختیار قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When combined with binaural audio tones the relaxing affect of the therapeutic relaxation music is greatly enhanced.
[ترجمه گوگل]هنگامی که با صداهای صوتی دو گوش ترکیب می شود، تأثیر آرامش بخش موسیقی آرامش درمانی به شدت افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ترکیب با tones صوتی binaural، تاثیر آرامش بخش موسیقی تمدد اعصاب درمانی را به شدت افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Good natural results are obtained with binaural sound reproduction.
[ترجمه گوگل]نتایج طبیعی خوبی با بازتولید صدای دو گوش به دست می آید
[ترجمه ترگمان]نتایج طبیعی خوب با تولید مثل تولید مثل binaural به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Brainwave entertainment, which uses the latest technology in binaural beat research, is designed to put the mind into a relaxed and meditative state.
[ترجمه گوگل]سرگرمی Brainwave که از جدیدترین فناوری در تحقیقات ضربان دو گوش استفاده می کند، برای قرار دادن ذهن در حالت آرامش و مراقبه طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]سرگرمی، که از آخرین تکنولوژی در binaural مورد استفاده قرار می گیرد، برای قرار دادن ذهن در حالت استراحت و تفکر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By meditating or using brainwave audios such as binaural beats you are able to bypass the conscious mind and work directly with the subconscious mind.
[ترجمه گوگل]با مدیتیشن یا استفاده از صداهای امواج مغزی مانند ضربات دو گوش، می توانید ذهن خودآگاه را دور بزنید و مستقیماً با ضمیر ناخودآگاه کار کنید
[ترجمه ترگمان]با مراقبه یا استفاده از brainwave audios مانند binaural، شما می توانید ذهن خودآگاه را نادیده بگیرید و مستقیما با ذهن نیمه هشیار کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The second component of this product is the binaural audio tones that are interwoven into the music.
[ترجمه گوگل]دومین مولفه این محصول، تون های صوتی دو گوش است که در موسیقی در هم تنیده شده اند
[ترجمه ترگمان]جز دوم این محصول، صدای audio binaural است که در موسیقی درهم آمیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This article describes the basic method of binaural sound reproduction through loudspeakers, the problems arising from it and some ways to solve the problems.
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش اصلی بازتولید صدای دوگوشی از طریق بلندگوها، مشکلات ناشی از آن و راهکارهایی برای حل مشکلات توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش اصلی تولید مثل تولید مثل از طریق بلندگو، مشکلات ناشی از آن و برخی روش ها برای حل مشکلات را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Describe two factors that contribute to binaural advantages in speech intelligibility in noise.
[ترجمه گوگل]دو عاملی را که به مزیت های دو گوش در قابل فهم بودن گفتار در نویز کمک می کنند، توضیح دهید
[ترجمه ترگمان]دو عامل را توصیف کنید که به مزیت های binaural در قابلیت فهم در سر و صدا کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای دو گوش (صفت)
binaural

تخصصی

[برق و الکترونیک] شنود دوسویه دهدهی . - شنود دوسویه اشاره به صدایی که از دو مسیر گوش شنونده می رسد و اثر سه بعدی نمایی شنوایی را ایجاد می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• intended for both ears; having two ears

پیشنهاد کاربران

دو گوشی: ( صفت ) با استفاده از، یا مربوط به هر دو گوش

بپرس