billy graham

جمله های نمونه

1. Billy Graham is a speaker who can be sure of playing to a full house .
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام گوینده ای است که می تواند مطمئن باشد که در خانه کامل بازی می کند
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام یک سخنران است که می تواند از بازی کردن به یک خانه کامل مطمئن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It made him naturally suspicious of Billy Graham, who among popular missioners was as far from William Nicholson as was possible.
[ترجمه گوگل]این امر او را به طور طبیعی نسبت به بیلی گراهام، که در میان مبلغان محبوب تا حد امکان از ویلیام نیکلسون دور بود، مشکوک کرد
[ترجمه ترگمان]این موضوع او را به طور طبیعی نسبت به بیلی گراه ام، که در میان طرفداران محبوب، تا حد امکان از ویلیام نیکلسون فاصله داشت، بدگمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A poster for Durex next to one for Billy Graham?
[ترجمه گوگل]پوستری برای Durex در کنار یکی برای بیلی گراهام؟
[ترجمه ترگمان]یه پوستر برای Durex کنار یکی برای بیلی گراه ام؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Billy Graham to Catholic bishops to leaders of the Promise Keepers has had something to say about gays and religion.
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام به اسقف های کاتولیک و رهبران وفاداران وعده در مورد همجنسگرایان و مذهب حرفی برای گفتن داشته است
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام با اسقف کاتولیک برای رهبران پیمان Keepers، چیزی برای گفتن درباره همجنس گرایان و دین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Without hesitation, Billy Graham identified Franklin as his son. Then he proudly introduced him to every member of the board.
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام بدون تردید فرانکلین را پسرش معرفی کرد سپس با افتخار او را به تک تک اعضای هیئت معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]بدون تردید بیلی گراه ام فرانکلین رو به عنوان پسرش شناسایی کرد سپس با غرور او را به تک تک اعضای هیات مدیره معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Marilyn Monroe was once visited by Billy Graham, a preacher, in one of her shows. He told Monroe that he was sent by the Spirit of God.
[ترجمه گوگل]مرلین مونرو یک بار توسط بیلی گراهام، یک واعظ، در یکی از برنامه های خود ملاقات کرد او به مونرو گفت که او توسط روح خدا فرستاده شده است
[ترجمه ترگمان]Marilyn مونرو توسط بیلی گراه ام، یک واعظ، در یکی از برنامه های او مورد بازدید قرار گرفت او به مونرو گفت که او توسط روح خداوند فرستاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That, " said Billy Graham, "is how God treats repentant sinners!
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام گفت: خدا با گناهکاران توبه کننده اینگونه رفتار می کند!
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام می گوید: \" این طوری است که خدا با گناهکاران repentant رفتار می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Billy Graham comes in preaching the gospel of Christ.
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام در موعظه انجیل مسیح می آید
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام در موعظه انجیل مسیح به اینجا می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have watched how Billy Graham comes into a city, spreading what he calls the gospel of Christ, which is only white nationalism.
[ترجمه گوگل]من تماشا کرده‌ام که بیلی گراهام چگونه وارد شهری می‌شود و آنچه را انجیل مسیح می‌نامد، که فقط ناسیونالیسم سفیدپوست است، پخش می‌کند
[ترجمه ترگمان]من دیده ام که چگونه بیلی گراه ام وارد یک شهر شد، و آنچه را که او انجیل مسیح می خواند، گسترش داد، که تنها ناسیونالیسم سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Evangelist Billy Graham is one of them.
[ترجمه گوگل]اوانجلیست بیلی گراهام یکی از آنهاست
[ترجمه ترگمان]Evangelist بیلی یکی از آن هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Billy Graham is 88 years old and suffers from a range of health ailments.
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام 88 ساله است و از بیماری های مختلفی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام ۸۸ ساله است و از گستره ای از ناخوشی های سلامتی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Speaker and author Billy Graham stands out as one of the world's most recognized religious leaders.
[ترجمه گوگل]سخنران و نویسنده بیلی گراهام به عنوان یکی از شناخته شده ترین رهبران مذهبی جهان برجسته است
[ترجمه ترگمان]سخنگوی و نویسنده بیلی گراه ام، یکی از شناخته شده ترین رهبران مذهبی جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now operated by the major brands are: Billy Graham, Margaux series, small Rafi series, Rui Bao, Bahadur, ho Kate Phillips and so on.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر توسط مارک های اصلی اداره می شود: بیلی گراهام، سری Margaux، سری کوچک رافی، Rui Bao، بهادر، هو کیت فیلیپس و غیره
[ترجمه ترگمان]اکنون توسط نام های تجاری اصلی اداره می شود: بیلی گراه ام، مجموعه Margaux، سری رافی کوچک، Rui Bao، بهادر، هوو کیت فیلیپس و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Someone witnessed to Billy Graham.
[ترجمه گوگل]شخصی به بیلی گراهام شهادت داد
[ترجمه ترگمان]یه نفر شاهد بیلی گراه ام بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (born 1918) american southern baptist preacher and evangelist, co-founder of the magazine "christianity today", producer of television and radio programs related to christianity

پیشنهاد کاربران