billow

/ˈbɪloʊ//ˈbɪləʊ/

معنی: موج، موج در یا، موج بزرگ اب، خیزاب، موج بلند، خیز، بصورت موج درامدن، موج زدن، موجدار بودن
معانی دیگر: میلیاردمین، آخرین عدد یک میلیارد، بیلیونیم، آبخیز بزرگ داشتن، موج وار حرکت کردن، تنوره کشیدن، موج بزرگ، بزرگ خیزاب، آبکوه، آبکوهه، هر توده ی موج مانند (مانند دود و غیره)، موج زدن از اب یا جمعیت یاابر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a large wave or surge in the ocean; swell.
مترادف: surge, swell, wave
مشابه: breaker, crest, roll

- The ship was tossed in the billows.
[ترجمه گوگل] کشتی در باله ها پرت شد
[ترجمه ترگمان] کشتی در امواج بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a surging mass that resembles a wave or swell of water.
مترادف: surge, swell, wave
مشابه: puff, roll

- We watched the billows of clouds.
[ترجمه گوگل] ابرها را تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان] امواج ابرها را تماشا می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: billows, billowing, billowed
• : تعریف: to surge or swell, as an ocean wave.
مترادف: roll, surge, swell
مشابه: balloon, bosom, heave, rise, undulate, wax

- Smoke billowed from the chimney.
[ترجمه گوگل] دود از دودکش بلند شد
[ترجمه ترگمان] دود از دودکش خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to cause to surge or swell.
مترادف: puff, swell
مشابه: dilate, distend, expand, flutter, inflate, roll

- The wind billowed the sails of the ship.
[ترجمه گوگل] باد بادبان های کشتی را می پیچید
[ترجمه ترگمان] باد بادبان کشتی را تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The white sails billow with the breezes they catch.
[ترجمه گوگل]بادبان های سفید با نسیمی که می گیرند می چرخند
[ترجمه ترگمان]بادبان های سفید با نسیم موج می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Car parks, stuffed with cars, seem to billow up in places like fabric, as the wind catches them underneath.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که پارکینگ‌ها، مملو از ماشین‌ها، در مکان‌هایی مانند پارچه بالا می‌آیند، زیرا باد آنها را زیر آن می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]پارک های اتومبیل که با ماشین ها پر شده اند به نظر می رسد که در مکان هایی مانند پارچه موج می زنند، چون باد آن ها را در زیر خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When I sit down they billow up in front of me and I look as if I've got a water melon under there.
[ترجمه گوگل]وقتی می نشینم جلوی من بلند می شوند و من طوری به نظر می رسم که انگار زیر آن یک هندوانه دارم
[ترجمه ترگمان]وقتی می نشینم، آن ها در مقابل من موج می زنند، انگار که من یک هندوانه زیر پایم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her glazed porcelain wings billow in a gossamer sweep of iridescence.
[ترجمه گوگل]بال‌های چینی لعاب‌دار او در رنگین کمانی رنگین‌آمیزی می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]بال های glazed که پر از قوس قزحی بود از قوس قوس قزحی و قوس قوس قزحی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cuffs of his gray trousers billow.
[ترجمه گوگل]سرآستین شلوار خاکستری اش بلند می شود
[ترجمه ترگمان]آستین شلوار خاکستری اش بند آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I watched the sails billow and the ship heel over slightly.
[ترجمه گوگل]به بادبان‌ها و پاشنه کشتی نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]بادبان کشتی و پاشنه کشتی را کمی تماشا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Such, company ability develops, ability classics wind fights billow, long fill do not decline.
[ترجمه گوگل]چنین، توانایی شرکت توسعه می یابد، توانایی کلاسیک باد می جنگد، پر کردن طولانی کاهش نمی یابد
[ترجمه ترگمان]از این رو، توانایی شرکت گسترش می یابد، توانایی کلاسیک در برابر موج و موج، و پر کردن زیاد، کاهش نمی یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pigeon cuts open Yun Duo, E pokes billow wave.
[ترجمه گوگل]کبوتر یون دوو را باز می‌کند، E موج می‌زند
[ترجمه ترگمان]این کبوتر باز یون Duo را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Controls how the cells for the Billow noise type are arranged relative to one another. Set to 0 for a more natural random distribution of cells.
[ترجمه گوگل]نحوه چیدمان سلول های نوع نویز Billow را نسبت به یکدیگر کنترل می کند برای توزیع تصادفی طبیعی تر سلول ها روی 0 تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]این که چگونه سلول ها برای نوع نویز Billow نسبت به یکدیگر مرتب شده اند برای توزیع تصادفی طبیعی تر از سلول ها روی ۰ تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An angry billow almost swallowed that ship.
[ترجمه گوگل]یک صدای خشمگین نزدیک بود آن کشتی را ببلعد
[ترجمه ترگمان]یک موج عصبانی تقریبا آن کشتی را بلعیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cumulus clouds billow over the landscape near Cedar City, Utah.
[ترجمه گوگل]ابرهای کومولوس بر فراز چشم انداز نزدیک سیدر سیتی، یوتا می چرخند
[ترجمه ترگمان]ابره ای cumulus در نزدیکی شهر سدر واقع در یوتا در حال موج زدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One stone arouses 1000 billow, the tentative idea causes a mighty uproar very quickly in the whole nation, nod eulogist has, shake one's head the person that oppugn has.
[ترجمه گوگل]یک سنگ 1000 غوغا می کند، ایده آزمایشی خیلی سریع در کل ملت غوغایی بزرگ ایجاد می کند، مداح سر تکان می دهد، سر تکان می دهد کسی که مخالف است
[ترجمه ترگمان]یک سنگ، ۱۰۰۰ billow را ایجاد می کند، این ایده آزمایشی باعث ایجاد همهمه عظیمی در تمام ملت می شود، سر تکان می دهد، eulogist را تکان می دهد، به کسی که oppugn دارد سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An angry billow almost swallowed the ship.
[ترجمه گوگل]صدای خشمگین نزدیک بود کشتی را ببلعد
[ترجمه ترگمان]یک موج خشمگین نزدیک بود کشتی را ببلعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Due to the devastating winds, heavy rainfall, billow and storm tide, typhoon is a major threat to ocean ships.
[ترجمه گوگل]با توجه به بادهای ویرانگر، بارندگی شدید، موج و جزر و مد طوفان، طوفان یک تهدید بزرگ برای کشتی های اقیانوسی است
[ترجمه ترگمان]با توجه به باده ای شدید، بارش سنگین، موج موج و طوفان، typhoon یک تهدید بزرگ برای کشتی های اقیانوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Enter 90 age, one billow crosses the ostrich upsurge that across our country high one billow.
[ترجمه گوگل]وارد سن 90 شوید، یک بالو از خیزش شترمرغ عبور می کند که در سرتاسر کشور ما بالا یک بالو
[ترجمه ترگمان]۹۰ سال را وارد کنید، یک موج پر از صعود پر شترمرغ است که در سراسر کشور یک موج بزرگ موج می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موج (اسم)
backwash, wave, orgy, surge, corrugation, billow, cockle

موج دریا (اسم)
billow

موج بزرگ اب (اسم)
billow

خیزاب (اسم)
wave, billow

موج بلند (اسم)
surge, billow

خیز (اسم)
bound, rush, rising, wave, billow, edema, jump, leap, dropsy, swelling, tumor, lunge, stud, uprising, water wave

بصورت موج درامدن (فعل)
billow

موج زدن (فعل)
wave, surge, billow, fluctuate, storm

موجدار بودن (فعل)
surge, billow, storm

انگلیسی به انگلیسی

• rolling or surging mass, surge, rush, wave
rise or role in waves, swell up, be heaped
when something made of cloth billows, it swells out and flaps slowly in the wind.
when smoke or cloud billows, it moves slowly upwards or across the sky.

پیشنهاد کاربران

۱. موج. ۲. توده ۳. موج زدن ۴. غلتیدن. در هم غلتیدن ۵. بلند شدن. به هوا برخاستن 6. {آتش} زبانه کشیدن
مثال:
We watched the billows of clouds.
ما توده های ابر را نگاه کردیم.
1 -
a large wave
یک موج بزرگ
They were swept by the billows of that savage sea.
The wind rushes over the rolling billows, and no ferryboat can cross in such weather.
2 -
a large, moving mass of something, such as smoke or cloud, that spreads over a large area
...
[مشاهده متن کامل]

توده بزرگ و متحرک چیزی، مانند دود یا ابر، که در یک منطقه بزرگ پخش می شود
billows of smoke
Sophie stepped into the shower through a billow of steam.

billowbillow
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/billow
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مرطوب و ابری:
✅️ bank – a large mass of cloud or fog
✅️ billow – a cloud that rises and moves in a large mass
✅️ blizzard – a snowstorm with very strong winds
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ cirrocumulus – small round clouds that form lines high in the sky
✅️ cirrostratus – a thin layer of cloud found very high in the sky
✅️ cirrus – a type of thin cloud found very high in the sky
✅️ cloudy – full of clouds
✅️ column – something that rises up into the air in a straight line
✅️ cumulonimbus – a mass of very tall thick cloud that usually brings rain and sometimes thunder
✅️ cumulus – a large low white cloud that is round at the top and flat at the bottom
✅️ dull – when there are a lot of clouds and it is rather dark
✅️ fog – a thick cloud that forms close to the ground or to water and is difficult to see through ( fog is thicker than mist )
✅️ fogbound – not able to operate normally because of thick fog
✅️ foggy – full of fog or covered with fog
✅️ gather – if clouds gather, they start to appear and cover part of the sky
✅️ grey – when it is not very bright, because there is a lot of cloud
✅️ hurricane – a violent storm with very strong winds
✅️ inclement – unpleasantly cold or wet
✅️ lower – if clouds lower, they are very dark, as if a storm is coming
✅️ mist – small drops of liquid in the air
✅️ misty – lots of mist in the air
✅️ nimbus – a dark grey rain cloud
✅️ overcast – a sky completely full of clouds
✅️ pall – cloud that covers an area and makes it darker
✅️ pea souper – thick low cloud that prevents you from seeing anything
✅️ scud – clouds moving quickly
✅️ sea mist – a thin low cloud that comes onto the land from the sea
✅️ steam _ the wet substance that forms on windows and mirrors when wet air suddenly becomes hot or cold
✅️ storm cloud – a very dark cloud
✅️ squall – a sudden violent gust of wind or localized storm, especially one bringing rain, snow, or sleet.
✅️ thundercloud – a storm cloud producing thunder
✅️ tsunami – an extremely large wave in the sea
✅️ typhoon – a violent tropical storm with very strong winds
✅️ vapour – very small drops of water or other liquids in the air that make the air feel wet
✅️ vog – smog that contains dust and gas from volcanoes
منبع: www. writerswrite. co. za

بادپَر شدن
Billow of fire
زبانه آتش
( در مورد پارچه و لباس ) پف کردن یا پف دار کردن.

بپرس