billingsgate

/ˈbɪlɪŋzɡeɪt//ˈbɪlɪŋzɡeɪt/

نام هنرپیشگان بر دیوار آویزها (پوسترها) و تابلوی جلو سینما و تئاتر و غیره، (نام بازار ماهی فروشان در لندن سابق) حرف هرزه، دشنام، سخن زشت، حرف بد، سخن بازاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: vulgar, abusive language.

جمله های نمونه

1. Across the choppy water from them stands Billingsgate Fish Market, smartened up to tone with the neighbourhood.
[ترجمه گوگل]در مقابل آب متلاطم آنها، بازار ماهی Billingsgate قرار دارد که با همسایه‌ها هماهنگ شده است
[ترجمه ترگمان]در آن سوی آب متلاطم از آن ها، بازار ماهی billingsgate قرار دارد و تا حدودی با آن همسایگی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She let loose a Niagara of billingsgate.
[ترجمه گوگل]او یک نیاگارا از بیلینگزگیت را رها کرد
[ترجمه ترگمان]او آبشار billingsgate را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The railway company extended a branch line to Brightlingsea to convey fish direct to Billingsgate.
[ترجمه گوگل]شرکت راه آهن یک خط شعبه را به Brightlingsea گسترش داد تا ماهی را مستقیماً به Billingsgate برساند
[ترجمه ترگمان]شرکت راه آهن یک خط انتقال به Brightlingsea برای انتقال مستقیم ماهی به billingsgate تمدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At six in the morning the tradesmen's entrance had been chock-a-block with fishermen, and the kitchen resembled Billingsgate.
[ترجمه گوگل]ساعت شش صبح، ورودی تاجران پر از ماهیگیران بود و آشپزخانه شبیه بیلینگزگیت بود
[ترجمه ترگمان]در ساعت شش صبح، در ورودی کاسب کاران، کیپ تا بلاک مور ماهیگیری بودند و آشپزخانه به Billingsgate شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His attempts at pacifying the mob were met by angry hoots and billingsgate .
[ترجمه گوگل]تلاش های او برای آرام کردن اوباش با صدای خشمگین و بیلینگ گیت مواجه شد
[ترجمه ترگمان]تلاش های او در آرام کردن مردم با hoots و billingsgate خشمگین انجام گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fish market in london
coarse language, vulgar language

پیشنهاد کاربران

بپرس