bigoted

/ˈbɪɡətəd//ˈbɪɡətɪd/

معنی: متعصب، متعصب و سرسخت
معانی دیگر: متعصب و سرسخت

جمله های نمونه

1. he is a bigoted man
او مردی متعصب است.

2. He is so bigoted that it is impossible to argue with him.
[ترجمه گوگل]او آنقدر متعصب است که نمی توان با او بحث کرد
[ترجمه ترگمان]به قدری سرسخت است که نمی توان با او بحث کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Robert is a self-centred, ambitious and bigoted man.
[ترجمه گوگل]رابرت مردی خود محور، جاه طلب و متعصب است
[ترجمه ترگمان]رابرت یک مرد خودخواه، جاه طلب و متعصب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's infamous for his bigoted sense of humour.
[ترجمه گوگل]او به خاطر حس شوخ طبعی متعصبش بدنام است
[ترجمه ترگمان]به خاطر bigoted و شوخ طبعی او بدنام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's so bigoted that she refuses to accept anyone who doesn't think like her.
[ترجمه گوگل]او آنقدر متعصب است که از پذیرش کسی که مانند او فکر نمی کند، امتناع می کند
[ترجمه ترگمان]اون قدر bigoted که قبول نمی کنه هر کسی رو که مثل اون فکر نمی کنه قبول کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was bigoted and racist.
[ترجمه گوگل]او متعصب و نژادپرست بود
[ترجمه ترگمان]اون خودخواه و نژاد پرست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We're a bigoted, racist group of ox-cart reactionaries who don't know which way the wind's blowing.
[ترجمه گوگل]ما یک گروه متعصب و نژادپرست از مرتجعین گاری گاو هستیم که نمی دانیم باد از کدام طرف می وزد
[ترجمه ترگمان]ما یک گروه سرسخت و نژاد پرست و نژاد گاو نر هستیم که نمی دانند باد کدام طرف می وزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was too narrow-minded and prejudiced - and bigoted.
[ترجمه گوگل]او بیش از حد تنگ نظر و متعصب - و متعصب بود
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد کوته فکر و prejudiced و متعصب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It would be narrow-minded and bigoted not to welcome these convergent developments.
[ترجمه گوگل]عدم استقبال از این تحولات همگرا، تنگ نظرانه و متعصبانه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]It و متعصب بود که از این پیشرفت های convergent استقبال نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bigoted attitudes don't change very quickly.
[ترجمه گوگل]نگرش های متعصبانه خیلی سریع تغییر نمی کند
[ترجمه ترگمان]نگرش ها به سرعت تغییر نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You're the most bigoted man I've ever met.
[ترجمه گوگل]تو متعصب ترین مردی هستی که تا به حال دیدم
[ترجمه ترگمان]تو the مردی هستی که تا به حال دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To observe effect of treating bigoted facial paralysis by plum - blossom needle and embedding catgut.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمان فلج صورت متعصب با سوزن شکوفه آلو و تعبیه کتگوت
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثر رفتارهای متعصبانه صورت از طریق سوزن plum و embedding کردن catgut
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most bigoted people are intolerant of opposition.
[ترجمه گوگل]بیشتر افراد متعصب نسبت به مخالفت ها تحمل نمی کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم متعصب نسبت به مخالفت تعصب نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nor can all the blame be placed upon bigoted employers.
[ترجمه گوگل]همچنین نمی توان تمام تقصیرها را متوجه کارفرمایان متعصب کرد
[ترجمه ترگمان]و همچنین نباید تمام تقصیرها را به گردن کارفرمایان ناشنوا فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متعصب (صفت)
furious, bigoted, fanatical, zealous, intolerant, rabid, dogmatic, hard-shell

متعصب و سرسخت (صفت)
bigoted

انگلیسی به انگلیسی

• intolerant of differing ideas and beliefs, prejudiced
someone who is bigoted has strong and often unreasonable opinions and will not change them, even when they are proved to be wrong.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : bigot / bigotry
✅️ صفت ( adjective ) : bigoted
✅️ قید ( adverb ) : _
کوته فکر مخصوصا راجع به مذهب و سیاست
🟧B I G O T 🟧
یک فرد متعصب، فردی که به طورغیرمنصفانه و بسیار شدیدی از یکسری افراد، ایده ها و باقی چیزها تنفر دارد. به خصوص از برخی ادیان و قومیت ها و نژادها. او نمی تواند حضور برخی افراد و چیزهارا تحمل کند. مثلاً یکی تو نروژ بگه خداروشکر هیچ هندی و هندویی اینجا زندگی نمیکنه. یک نفر تو عربستان بگه الحمدالله هیچ کافر اروپایی توی محله ی ما زندگی نمیکنه. در این صورت این افراد Bigoted هستند
...
[مشاهده متن کامل]

He was labeled a bigot after making some offensive comments : پس از بیان برخی نظرات توهین آمیز، به او برچسب �متعصب� داده شد/زده شد.
🟧 B I G O T E D 🟧
حالا که bigot فهمیدیم چیه یاد گرفتن bigoted دیگه کاری نداره. اون قبلی اسم بود یعنی خوده فرد. Bigoted اما یک صفته. صفت همون اسمه که قبل از اسم میاد معمولاً
◀️ Many people found his bigoted comments offensive.
◀️ a bigoted neighbor
تعاریف انگلیسی هم اگه بخواین :
۱. تعریف Bigot :
a person who strongly and unfairly dislikes other people, ideas, etc. : a bigoted person; especially : a person who hates or refuses to accept the members of a particular group ( such as a racial or religious group )
۲. تعریف Bigoted :
having or showing a strong and unfair dislike of other people, ideas, etc. ; especially : hating or refusing to accept the members of a particular group

bigoted policy
سیاست متعصبانه
تنگ نظر، کوتاه فکر
دبیر تنگ نظر bigoted teacher
سرسخت. متعصب
Bigoted=narrow minded
یک دنده

بپرس