bight

/baɪt//baɪt/

معنی: خلیج کوچک، پیچ و خم، حلقه طناب، پیچ رودخانه
معانی دیگر: با طناب محکم کردن، (در اصل) فرو رفتگی یا خمیدگی یا انحنا (به ویژه در اندام)، بخش شل یا انحنادار (در طناب و کابل و غیره)، گره، خمش، (قوس یا انحنای ساحل رود یا دریا) رود خم، خمرود، خمکران، قوس ساحلی، خور، باطناب بستن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the loop or slack part of a rope, as opposed to the ends.

(2) تعریف: a bend in a shoreline, or the body of water bounded by such a bend, such as a bay.
مشابه: bay
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bights, bighting, bighted
• : تعریف: to secure with a bight of rope.

جمله های نمونه

1. Sal sent the sack up on a bight of slack, then came up on a tight rope and the sling.
[ترجمه گوگل]سال، گونی را روی یک باند شلی فرستاد، سپس روی یک طناب محکم و زنجیر بالا آمد
[ترجمه ترگمان]سال بعد، \"سال\" ساک رو به یه طناب بسته و طناب و طناب رو بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With their secluded anchorages and bights, Anacapa and the other Channel Islands fairly beckon sailboat skippers.
[ترجمه گوگل]آناکاپا و سایر جزایر مانش با لنگرها و تنگه‌های منزوی خود، کاپیتان‌های قایق بادبانی را به خود جلب می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با anchorages و bights، Anacapa و دیگر جزایر دریای مانش، کشتی های بادبانی را به سوی خود جلب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the burning of the sloop in the Bight was to be the only successful venture of the day on their side.
[ترجمه گوگل]اما سوزاندن شیار در خلیج تنها سرمایه گذاری موفق آن روز بود
[ترجمه ترگمان]اما حریق کشتی در the تنها کاری بود که روز به روز انجام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The round moon is quite bight, big and round on that day.
[ترجمه گوگل]ماه گرد در آن روز کاملاً ساحلی، بزرگ و گرد است
[ترجمه ترگمان]ماه گرد کاملا bight است، بزرگ و گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Therefore, I got two bight and handsome boys.
[ترجمه گوگل]بنابراین دو پسر خوش تیپ و خوش تیپ به دست آوردم
[ترجمه ترگمان]از این رو، من دو پسر bight و handsome دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The large, cedar totems in Alaska's Totem Bight State Park were originally created by the ancient Tlingit and Haida tribes.
[ترجمه گوگل]توتم های بزرگ سرو در پارک ایالتی توتم بایت آلاسکا در اصل توسط قبایل باستانی تلینگیت و هایدا ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]بزرگ، سدر یک در آلاسکا و پارک ایالتی Totem در اصل توسط قبایل باستانی Tlingit و Haida ساخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We all have a bight future.
[ترجمه گوگل]همه ما آینده خوبی داریم
[ترجمه ترگمان] ما هممون یه آینده bight داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hall was so bight and dark, so grave and gay.
[ترجمه گوگل]سالن بسیار تاریک و تاریک بود، آنقدر قبر و همجنسگرا
[ترجمه ترگمان]سرسرا چنان تنگ و تاریک بود که این قدر موقر و شاد و شاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So bight dog eyes, so lovely, right ?
[ترجمه گوگل]خیلی چشمان سگی، خیلی دوست داشتنی، درست است؟
[ترجمه ترگمان]پس چشم سگ خیلی دوست داشتنی بود، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pull until the U-shaped bight is about 6-inches long and the knot is snug.
[ترجمه گوگل]آنقدر بکشید تا میله U شکل حدود 6 اینچ طول داشته باشد و گره محکم شود
[ترجمه ترگمان]کشش تا زمانی که the U شکل حدود ۶ اینچ طول داشته باشد و گره گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cross the bight over the two ropes you are holding in your left hand and through the loop that has formed.
[ترجمه گوگل]تنگه را از روی دو طنابی که در دست چپ خود گرفته اید و از حلقه ای که تشکیل شده است عبور دهید
[ترجمه ترگمان]بر روی دو طناب که در دست چپ خود نگه داشته اید و از طریق حلقه که شکل می گیرد، صلیب بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Grab the tip of the bight and pull it through the loop.
[ترجمه گوگل]نوک تنگ را بگیرید و آن را از طریق حلقه بکشید
[ترجمه ترگمان]نوک تیغه را بردارید و آن را از طریق حلقه بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. the Great Australian Bight. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]خلیج بزرگ استرالیا فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]the بزرگ استرالیا فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That night we slid into Tomb Bay, where Lycian rock tombs glare over a sheltered bight and cicadas yell from oleanders.
[ترجمه گوگل]آن شب به خلیج تومب سر خوردیم، جایی که مقبره‌های صخره‌ای لیسیایی بر فراز تنگه‌ای سرپوشیده خیره می‌شوند و سیکاداها از خرزهره‌ها فریاد می‌زنند
[ترجمه ترگمان]ان شب ما به سمت Tomb رفتیم، جایی که مقبره سنگی Lycian بالای یک bight پناه گرفته بود و cicadas از خرزهره نعره می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The two lengths of string are held together side by side and are knotted together with two simple bights about an inch apart.
[ترجمه گوگل]دو طول نخ در کنار هم قرار گرفته اند و با دو بند ساده به فاصله یک اینچ از هم گره می زنند
[ترجمه ترگمان]دو طول رشته به پهلو به هم متصل می شوند و با دو تکه چوب ساده در حدود یک اینچ به هم متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خلیج کوچک (اسم)
bay, inlet, cove, firth, bight, frith

پیچ و خم (اسم)
turn, bight, maze, cochlea, crankle, tortuosity, ruga

حلقه طناب (اسم)
loop, bight

پیچ رودخانه (اسم)
bight

تخصصی

[] حلقه طناب دوبل

انگلیسی به انگلیسی

• loop in a rope; middle part of a rope; curve or recess in the shore of a sea or river

پیشنهاد کاربران

bight ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: حلقه 1
تعریف: بخش تاشدۀ طناب که یک دایره را تشکیل می دهد

بپرس