bigfoot

/ˈbɪgˌfʊt//ˈbɪɡˌfʊt/

رجوع شود به: sasquatch

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a conjectured animal resembling a large ape or gorilla, alleged to live in the wilder areas of the Pacific Northwest; sasquatch.

جمله های نمونه

1. That does not prevent Bigfoot from trouncing Predator and moving into the semifinals.
[ترجمه گوگل]این مانع نمی شود که پاگنده نتواند Predator را شکست دهد و به نیمه نهایی راه پیدا کند
[ترجمه ترگمان]این از \"پاگنده\" از \"trouncing\" جلوگیری نمی کنه و به مرحله نیمه نهایی میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bigfoot is the reigning king, a truck that has won more races and championships than any other.
[ترجمه گوگل]Bigfoot پادشاه حاکم است، کامیونی که بیش از هر مسابقه دیگری برنده مسابقات و قهرمانی شده است
[ترجمه ترگمان]پاگنده پادشاه حاکم است، یک کامیون که بیشتر از هر کس دیگر قهرمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Like all icons, Bigfoot stands for deeper values: durability, consistency, the strong Midwestern ethic of substance over flash.
[ترجمه گوگل]مانند همه نمادها، Bigfoot مخفف ارزش‌های عمیق‌تر است: دوام، سازگاری، اخلاق قوی غرب میانه در استفاده از ماده روی فلاش
[ترجمه ترگمان]مانند همه آیکون ها، Bigfoot نماد مقادیر عمیق تر هستند: دوام، ثبات، رویه قوی و ساکن غرب میانه در مورد فلاش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bigfoot gets better traction off the line and vaults the moguls, arriving first at the turn.
[ترجمه گوگل]Bigfoot کشش بهتری در خارج از خط پیدا می‌کند و مغول‌ها را به جلو می‌اندازد و اول به پیچ می‌رسد
[ترجمه ترگمان]پاگنده یه حرکت بهتر از مرز و زیرزمین پیدا می کنه و اولین بار به نوبت میرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Look great But in my opinion, is not very big and ancient women used to tie with the feet, normal feet "bigfoot, People used to say "little things", with normal word, it is called "big".
[ترجمه گوگل]عالی بنظر اما به نظر من خیلی بزرگ نیست و زنان قدیم با پاها می بستند، پاهای معمولی «پا گنده»، مردم «چیزهای کوچک» را می گفتند، با کلمه معمولی به آن «بزرگ» می گویند
[ترجمه ترگمان]خوب نگاه کنید اما به نظر من، زنان باستان خیلی بزرگ نیستند و زنان باستان عادت دارند با پاهای معمولی خود ارتباط برقرار کنند، و مردم عادت دارند که \"چیزهای کوچک\" را با یک کلمه معمولی بگویند، \"بزرگ\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It’s just that every few years there’s a Bigfoot sighting on this mountain, and people’s imaginations start running wild.
[ترجمه گوگل]فقط این است که هر چند سال یک بار یک پاگنده در این کوه مشاهده می شود و تخیل مردم شروع می شود
[ترجمه ترگمان]فقط این است که هر چند سال یک رویت هلال بر روی این کوه وجود دارد، و تخیلات مردم شروع به دویدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The earliest accounts of bigfoot are from 1924 though reports of a similar type of creature have appeared as early as the 1860s.
[ترجمه گوگل]اولین گزارش‌های مربوط به پاگنده مربوط به سال 1924 است، اگرچه گزارش‌هایی از نوع مشابهی از موجودات در اوایل دهه 1860 منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]اولین گزارش of از سال ۱۹۲۴ منتشر شد اگرچه گزارش ها مربوط به نوع مشابهی از موجودات در اوایل دهه ۱۸۶۰ ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bigfoot hunters were perhaps the most surprising group, Bader said. They defied all stereotypes of paranormal pursuers who wear flowing clothes and commune with spirits.
[ترجمه گوگل]بادر گفت که شکارچیان پاگنده شاید غافلگیرکننده ترین گروه بودند آنها با کلیشه های تعقیب کنندگان ماوراء الطبیعه که لباس های روان می پوشند و با ارواح ارتباط برقرار می کنند، مخالفت کردند
[ترجمه ترگمان]بادر گفت که شکارچیان Bigfoot شاید the گروه بودند آن ها همه کلیشه های سیاسی paranormal را که لباس جاری می پوشند و روحیه خود را با ارواح به کار می برند، نادیده گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In “Bigfoot Dreams” (198 a woman loses her job and is forced to reassess her life.
[ترجمه گوگل]در "رویاهای پاگنده" (198) زنی کار خود را از دست می دهد و مجبور می شود زندگی خود را دوباره ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]در \"Bigfoot رویاها\" (۱۹۸ زن شغل خود را از دست می دهد و مجبور است زندگی اش را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For decades, large, hairy, manlike beasts called Bigfoot e occasionally been reported by eyewitnesses across America.
[ترجمه گوگل]برای چندین دهه، حیوانات بزرگ، پشمالو و انسان مانند به نام Bigfoot e گهگاه توسط شاهدان عینی در سراسر آمریکا گزارش می‌شوند
[ترجمه ترگمان]چندین دهه است که حیوانات بزرگ، پرمو و manlike به نام Bigfoot به عنوان شاهدان عینی در سراسر آمریکا گزارش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For decades, large, hairy, manlike beasts called Bigfoot have occasionally been reported by eyewitnesses across America.
[ترجمه گوگل]برای چندین دهه، گهگاه شاهدان عینی در سرتاسر آمریکا جانوران بزرگ، پشمالو و انسان‌مانندی به نام پاگنده را گزارش می‌کنند
[ترجمه ترگمان]چندین دهه است که حیوانات بزرگ و پرمو به نام Bigfoot به عنوان شاهدان عینی در سراسر آمریکا گزارش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everybody has heard of Bigfoot, the gigantic ape-like creature that supposedly haunts the forests of the Pacific Northwest.
[ترجمه گوگل]همه در مورد پاگنده شنیده اند، موجودی میمون مانند غول پیکر که ظاهراً جنگل های شمال غربی اقیانوس آرام را تسخیر کرده است
[ترجمه ترگمان]همه شنیده که پاگنده، همان گوریل غول پیکر - مانند موجوداتی که ظاهرا در جنگل های of اقیانوس آرام پرسه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Like many legendary Native American monsters, Bigfoot is a central part of indigenous traditional tales. They call him 'Sasquatch', the 'hairy giant of the woods'.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از هیولاهای افسانه ای بومی آمریکا، پاگنده بخش مرکزی داستان های سنتی بومی است آنها او را "ساسکواچ"، "غول مودار جنگل" می نامند
[ترجمه ترگمان]مثل خیلی از هیولاهای افسانه ای آمریکایی، پاگنده یه قسمت مرکزی از افسانه های بومی - ه بهش میگن پاگنده، اون غول پشمالو جنگل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Scientists do not know whether Bigfoot really exists.
[ترجمه گوگل]دانشمندان نمی دانند که آیا پاگنده واقعا وجود دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]دانشمندان بر این باورند که آیا پاگنده وجود دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large hairy mountain creature with huge feet that allegedly inhabits the pacific northwest region of the united states and canada (has never been proven to exist); sasquatch

پیشنهاد کاربران

بپرس