1. He was accused of being a bigamist.
[ترجمه A.A] او متهم به مردی دو زنه بود|
[ترجمه گوگل]او را متهم به دوگانگی می کردند[ترجمه ترگمان]او متهم به a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Did you know your husband was a bigamist?
[ترجمه A.A] آیا میدونی شوهرت مردی دو زنه بود؟|
[ترجمه گوگل]آیا میدانستید که شوهرتان یک بیگام است؟[ترجمه ترگمان]میدونستی شوهرت یه bigamist؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And ever since that day, I have considered becoming a bigamist .
[ترجمه گوگل]و از آن روز به این فکر افتادم که تبدیل به یک دوگانگی گرا شوم
[ترجمه ترگمان]و از اون روز به بعد من به یه مرد bigamist فکر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و از اون روز به بعد من به یه مرد bigamist فکر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And if they had all accepted, you would have become a bigamist.
[ترجمه گوگل]و اگر همگی قبول می کردند، شما تبدیل به یک دوگانگی می شدید
[ترجمه ترگمان]و اگر همه آن ها قبول کرده بودند، باید یک مرد bigamist می شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اگر همه آن ها قبول کرده بودند، باید یک مرد bigamist می شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The last thing they were going to look kindly on, if they chose to see it this way, was a bigamist with a mixed-race baby.
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که قرار بود با مهربانی به آن نگاه کنند، اگر میخواستند آن را به این شکل ببینند، یک دوگانگی با یک نوزاد از نژادهای مختلف بود
[ترجمه ترگمان]آخرین چیزی که قرار بود با مهربانی به آن ها نگاه کنند، این بود که اگر مایل بودند این شکل را ببینند، مرد bigamist با یک بچه نژاد مخلوط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آخرین چیزی که قرار بود با مهربانی به آن ها نگاه کنند، این بود که اگر مایل بودند این شکل را ببینند، مرد bigamist با یک بچه نژاد مخلوط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید