big four

جمله های نمونه

1. Officials at the Big Four are not overly worried.
[ترجمه گوگل]مقامات در چهار بزرگ بیش از حد نگران نیستند
[ترجمه ترگمان]مقامات این گروه چهار ساله بیش از حد نگران نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Voice over One of the big four supermarkets, Sainsbury's says it's happy to take up the gauntlet.
[ترجمه گوگل]صدای بلند یکی از چهار سوپرمارکت بزرگ، Sainsbury's می‌گوید که خوشحال است که دستکش را در دست بگیرد
[ترجمه ترگمان]صدای یکی از چهار سوپر مارکت بزرگ، Sainsbury می گوید که از دست دادن به مبارزه خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Big four ended immediately, the mood is quite contradictory.
[ترجمه گوگل]چهار بزرگ بلافاصله به پایان رسید، خلق و خوی کاملا متناقض است
[ترجمه ترگمان]چهار نفر به سرعت تمام شدند، وضعیت کاملا متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No wonder Australia's Big Four banks are among the's best performers, with AA credit ratings.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که چهار بانک بزرگ استرالیا با رتبه اعتباری AA در میان بهترین عملکردها قرار دارند
[ترجمه ترگمان]تعجبی ندارد که چهار بانک بزرگ استرالیا در زمره بهترین مجریان قرار دارند، با رتبه بندی اعتباری AA
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The part big four students hoped that participates in the judicature to take a test training.
[ترجمه گوگل]بخش بزرگ چهار دانش آموز امیدوار بود که در قضاوت برای شرکت در یک آموزش آزمون
[ترجمه ترگمان]چهار دانش آموز بزرگ امیدوارند که در the شرکت کنند تا یک دوره آموزشی امتحان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Manchester City are likely to gate-crash the traditional big four clubs of the English Premiership this season.
[ترجمه گوگل]منچسترسیتی احتمالاً در این فصل چهار باشگاه بزرگ سنتی لیگ برتر انگلیس را شکست خواهد داد
[ترجمه ترگمان]منچستر سیتی به احتمال زیاد چهار چوب گلف بزرگ سنتی را در این فصل شکست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Today, the big four state banks in China are, essentially, insolvent.
[ترجمه گوگل]امروزه، چهار بانک بزرگ دولتی در چین اساساً ورشکسته هستند
[ترجمه ترگمان]امروزه، چهار بانک بزرگ دولتی در چین اساسا ورشکسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Among the big four Australian banks Westpac ( WBK ) and Commonwealth Bank Group are on this list.
[ترجمه گوگل]در میان چهار بانک بزرگ استرالیایی Westpac (WBK) و Commonwealth Bank Group در این لیست قرار دارند
[ترجمه ترگمان]در میان چهار بانک بزرگ استرالیایی Westpac (WBK)و گروه بانک کشورهای مشترک المنافع در این فهرست قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. THE Shanghai affiliate of Deloitte, one of the Big Four global accounting firms, used to be the auditor of Longtop, a Chinese financial-software company.
[ترجمه گوگل]شعبه شانگهای Deloitte، یکی از چهار شرکت بزرگ حسابداری جهانی، قبلاً حسابرس Longtop، یک شرکت نرم‌افزار مالی چینی بود
[ترجمه ترگمان]وابسته شانگهای شرکت دلوئیت، یکی از چهار شرکت بزرگ حسابداری جهانی، به عنوان حسابرس of، یک شرکت نرم افزاری مالی چینی، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And is currently in the big four trillion yuan input stage curtain.
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر در پرده مرحله ورودی بزرگ چهار تریلیون یوان است
[ترجمه ترگمان]و در حال حاضر در حال حاضر چهار تریلیون یوآن در مرحله ورودی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Big Four who built and owned the Southern Pacific Railroad—Mark Hopkins, Charles Crocker, Collis P. Huntington, and Leland Stanford—typified the widening social chasm.
[ترجمه گوگل]چهار بزرگی که راه‌آهن اقیانوس آرام جنوبی را ساختند و مالک آن بودند - مارک هاپکینز، چارلز کراکر، کولیس پی هانتینگتون، و لیلند استنفورد - نشان دهنده شکاف اجتماعی در حال گسترش بودند
[ترجمه ترگمان]چهار نفر بزرگ که راه آهن اقیانوس آرام جنوبی را بنا کردند - مارک هاپکینز، چارلز کراکر و کالیس پی هانتینگتون، و Leland استنفورد، شکاف اجتماعی را افزایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Health is key, and age makes that more difficult, but with the right moves in building a supporting cast around the Big Four, the Celtics are in the mix, especially in a shortened season.
[ترجمه گوگل]سلامتی کلیدی است، و سن آن را دشوارتر می‌کند، اما با حرکت‌های درست در ساختن یک گروه بازیگری حول چهار بزرگ، سلتیکس در ترکیب قرار می‌گیرد، به خصوص در فصل کوتاه‌تر
[ترجمه ترگمان]بهداشت کلید است و سن آن را مشکل تر می کند، اما با حرکت های درست در ساخت یک ریخته گری دور بزرگ چهار ساله، بوستون به ویژه در فصل کوتاه و کوتاه در حال ترکیب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If it's a simple statutory audit, from some of the companies' point of view, do they really need a Big Four firm?
[ترجمه گوگل]اگر این یک حسابرسی قانونی ساده باشد، از دیدگاه برخی از شرکت ها، آیا آنها واقعاً به یک شرکت بزرگ چهار نیاز دارند؟
[ترجمه ترگمان]اگر یک حسابرسی قانونی ساده باشد، از نقطه نظر برخی شرکت ها، آیا آن ها واقعا به یک شرکت بزرگ بزرگ نیاز دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's not as simple as calling one of America's big four carriers and setting up a short code.
[ترجمه گوگل]این به این سادگی نیست که با یکی از چهار شرکت بزرگ آمریکایی تماس بگیرید و یک کد کوتاه تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]این به آن سادگی نیست که یکی از چهار حامل بزرگ آمریکا را صدا می زند و یک کد کوتاه را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• four great nations that participated in the treaty of versailles in 1919

پیشنهاد کاربران

بپرس