( عامیانه )
ماهی بزرگ توی برکه کوچیک/ ماهی بزرگ توی آکواریوم کوچیک.
فردی که توی یه شرایط محدود و گروه کوچیک مهم و برجسته ست!
توضیح:
موقعیت و محیطی رو توصیف میکنه که توی اون یه فرد نسبت به سایرین قدرت، نفوذ، تجربه و دانش بیشتری داره و اگه بره توی یه برکه بزرگتر با سایرین نمیتونه رقابت چندانی کنه و نفوذ داشته باشه.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
I'd rather be a big fish in a small pond than move to New York City and be a nobody
مترادف:
big frog in a little pond
ماهی بزرگ توی برکه کوچیک/ ماهی بزرگ توی آکواریوم کوچیک.
فردی که توی یه شرایط محدود و گروه کوچیک مهم و برجسته ست!
توضیح:
موقعیت و محیطی رو توصیف میکنه که توی اون یه فرد نسبت به سایرین قدرت، نفوذ، تجربه و دانش بیشتری داره و اگه بره توی یه برکه بزرگتر با سایرین نمیتونه رقابت چندانی کنه و نفوذ داشته باشه.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
مترادف:
یعنی محیطش برای رشدش کافی نیست پتانسیل رشد بیشتری داره
این خیلی براش کوچیکه لیاقت بیشتر از این ها رو داره! بار منفیش هم میشه در مورد کسی که مثلا چون محیطش کوچیکه رقیبای زیاذی نداره ومهم ب نظر میاد