آدم جوگیر شهری؛ کسی که سخت تلاش می کند ادای اهالی شهرهای بزرگ را دربیاورد ( اغلب با دید منفی ) - اسم / عبارت وصفی
He dresses in flashy clothes trying too hard just a big city wannabe
شیفته ظواهر شهری؛ کسی که مشتاقانه می خواهد بخشی از فرهنگ یا سبک زندگی شهری باشد - اسم / عبارت وصفی
... [مشاهده متن کامل]
Her constant name dropping of trendy places made her seem like a big city wannabe
مقلد ناشی ( زندگی شهری ) ؛ فردی از شهر کوچک یا روستا که سعی در تقلید از رفتار یا مد شهری دارد اما اغلب ناشیانه - اسم / عبارت وصفی
Despite living miles from anywhere he acts like a big city wannabe posting photos of skyscrapers
شیفته ظواهر شهری؛ کسی که مشتاقانه می خواهد بخشی از فرهنگ یا سبک زندگی شهری باشد - اسم / عبارت وصفی
... [مشاهده متن کامل]
مقلد ناشی ( زندگی شهری ) ؛ فردی از شهر کوچک یا روستا که سعی در تقلید از رفتار یا مد شهری دارد اما اغلب ناشیانه - اسم / عبارت وصفی