big boy
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
دوستان big boy به معنی یه پسر با الت بزرگ هم هست.
مثال:
i need a big boy
ینی یه پسر باچیز بزرگ میخوام
big boys club
دیگه خودتون میدونید
=========================================================================
... [مشاهده متن کامل]
دیگر معانی:
An adult male, considered to be sufficiently mature and independent
مثال:
ینی یه پسر باچیز بزرگ میخوام
دیگه خودتون میدونید
=========================================================================
... [مشاهده متن کامل]
دیگر معانی:
آدم کله گنده _ آدم مهم _ آدم با نفوذ
می شه گفت خودمونیِ پسر جون
آدم کله گنده؛ آدم مهم و بانفوذ.
مثال:
1. Randy is a big dog in the movie industry. He owns four studios.
1. "رندی" از کله گنده های صنعت فیلمسازی است. او چهار استودیوی فیلمسازی دارد.
2. You have to respect the big dogs in the company if you want to hold on to your job.
... [مشاهده متن کامل]
2. تو باید به افراد مهم و با نفوذ شرکت احترام بگذاری اگر که می خواهی شغلت را داشته باشی.
مثال:
1. "رندی" از کله گنده های صنعت فیلمسازی است. او چهار استودیوی فیلمسازی دارد.
... [مشاهده متن کامل]
2. تو باید به افراد مهم و با نفوذ شرکت احترام بگذاری اگر که می خواهی شغلت را داشته باشی.