bifocals

/ˌbaɪˈfoʊkəlz//ˌbaɪˈfəʊkəlz/

(عینک) دارای دو عدسی، دارای دو دید، دو ذره بینی، دو کانونی، عینک دو کانونه

جمله های نمونه

1. Mom wore large bifocals with Sophia Loren frames and a pastel polyester pantsuit that stretched over her abdomen.
[ترجمه گوگل]مامان لباس های دو کانونی بزرگ با فریم سوفیا لورن و یک کت شلوار پلی استر پاستلی که روی شکمش کشیده شده بود، پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ و بزرگ با سوفیا Loren و کت و شلواری پلی استر که روی شکمش دراز کشیده بود، پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had a pair of rimless bifocals in one hand, chewing on one of the stems as he read.
[ترجمه گوگل]او یک جفت دو کانونی بدون لبه در یک دست داشت و در حین خواندن یکی از ساقه ها را می جوید
[ترجمه ترگمان]یک جفت عینک پنسی داشت که در یک دست داشت و ساقه ساقه آن را می جوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Discreetly Pamela put on her bifocals and craned her neck.
[ترجمه گوگل]پاملا با احتیاط دو کانونی خود را پوشید و گردنش را چرخاند
[ترجمه ترگمان]پا ملا با احتیاط عینکش را گذاشت و گردنش را دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For instance, it was by trusting the bifocals of Euhemerus that Heinrich Schliemann rediscovered Troy.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هاینریش شلیمان با اعتماد به دو کانونی Euhemerus بود که تروی را دوباره کشف کرد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، به by of (هنریش اشلیمن)اعتماد کرد که (هنریش اشلیمن)دوباره متوجه (تروا)شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An effort to look through bifocals put a jaunty thrust in Lois's small chin.
[ترجمه گوگل]تلاش برای نگاه کردن از طریق دو کانونی، نیرویی شاداب در چانه کوچک لوئیس ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]تلاش برای نگاه کردن از میان چین های درشت و برجسته بینی کوچک وی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He peered through his bifocals.
[ترجمه گوگل]او از طریق دو کانونی خود نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]از پشت عینک آفتابی عینکش را نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm thankful that women my age will need bifocals to see the chin hairs that they missed plucking.
[ترجمه گوگل]سپاسگزارم که زنان هم سن و سال من برای دیدن موهای چانه ای که کندنشان را از دست داده اند به دو کانونی نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر می کنم که زنان در سن و سال من به bifocals نیاز دارند تا موهای چانه را که از دست دادن آن ها را از دست داده اند، ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To observe the effects of bifocals on amblyopia in children cataract after implantation of undercorrected IOL (intraocular lens).
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثرات دو کانونی بر آمبلیوپی در کودکان آب مروارید پس از کاشت IOL اصلاح نشده (عدسی داخل چشمی)
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده آثار of بر روی amblyopia ها در کودکان، بعد از کاشت of IOL (intraocular)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nowadays, these glasses are known as bifocals .
[ترجمه گوگل]امروزه این عینک ها با نام دو کانونی شناخته می شوند
[ترجمه ترگمان]امروزه این شیشه ها به عنوان bifocals شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You see two-zip in this Series, pal, you better give up those drugstore bifocals.
[ترجمه گوگل]شما در این سری دو زیپ می بینید، دوست، بهتر است از آن دو کانونی های داروخانه صرف نظر کنید
[ترجمه ترگمان]در این مسابقه دو زیپ دار، رفیق، بهتر است داروخانه را از دست بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Take care when stepping on and off the escalator; take extra care if you wear bifocals.
[ترجمه گوگل]هنگام سوار و پیاده شدن از پله برقی مراقب باشید اگر از دو کانونی استفاده می کنید بیشتر مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]مواظب باش وقتی از پله برقی بیرون و از پله برقی بالا بروی خیلی مواظب خودت باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I rang the bell, and a geeky, middle-aged man in bifocals stuck his head around the door.
[ترجمه گوگل]زنگ را زدم و مردی میانسال و گیک با دو کانونی سرش را دور در چسباند
[ترجمه ترگمان]من زنگ را به صدا در آوردم، و یک مرد geeky که وسط در ایستاده بود و سرش را دور در چسبانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No history of spectacles would be complete without some mention of Benjamin Franklin, who invented bifocals in the 1780s.
[ترجمه گوگل]هیچ تاریخچه ای از عینک ها بدون اشاره به بنجامین فرانکلین، که در دهه 1780 دو کانونی را اختراع کرد، کامل نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]هیچ سابقه ای از عینک بدون نام بنجامین فرانکلین به وجود نخواهد آمد که در سال ۲۰۰۴ bifocals را اختراع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Occasionally, children who have crossed eyes may need to have bifocals to help control the crossing.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، کودکانی که دارای چشم های ضربدری هستند ممکن است نیاز به دو کانونی داشته باشند تا به کنترل عبور کمک کنند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، کودکانی که از چشمان عبور کرده اند ممکن است نیاز به کمک داشته باشند تا به کنترل عبور کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• eyeglasses which have two focal areas on the lenses

پیشنهاد کاربران

Bifocals are glasses that have two different optical powers in the same lens, typically used for individuals who need both near and distance vision correction. The term “bifocals” refers to the fact that these glasses have two distinct focal points.
...
[مشاهده متن کامل]

عینک هایی هستند که دارای دو قدرت اپتیکی متفاوت در یک لنز هستند و معمولاً برای افرادی که به اصلاح دید نزدیک و دور نیاز دارند استفاده می شود. اصطلاح "دو کانونی" به این واقعیت اشاره دارد که این عینک دارای دو نقطه کانونی مجزا است.
*** عدسی دو دید یا دو کانونی اصطلاحاً در چشم پزشکی، به نوعی عدسی عینک گفته می شود که از دو نمره متفاوت تشکیل شده است. این نوع عدسی مختص کسانی است که هم در دید دور خود مشکل دارند و هم در دید نزدیک، همچنین مایل نیستند از دو عینک استفاده نمایند. در عدسی دودید، از بخش فوقانی، جهت دید دور و از قطعه پائین عدسی، برای دید نزدیک استفاده می شود.
مثال؛
I recently got bifocals and now I can see both up close and far away.
A person who wears bifocals might comment, “It took some time to adjust to the line on my bifocals, but now I love them. ”
Another might say, “Bifocals are a great option for those who need both reading and distance correction in one pair of glasses. ”

bifocals
عینک دو لنزه، عینک دو عدسی، عینک دور و نزدی، عینک دو دید/ دو کانونی

بپرس