biennium


مدت دو سال، دو سالگان، دو ساله، دوره دوساله

جمله های نمونه

1. The planning framework for the new biennium is an improvement over past years, as it reinforces the results-based approach this Organization has taken.
[ترجمه گوگل]چارچوب برنامه ریزی برای دوسالانه جدید نسبت به سال های گذشته بهبود یافته است، زیرا رویکرد مبتنی بر نتایج این سازمان را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]چارچوب برنامه ریزی برای the جدید یک پیشرفت در طول سالیان گذشته است، چرا که رویکرد مبتنی بر نتایج این سازمان را تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The FAO regular budget for the 2010-2011 biennium is US$1 billion.
[ترجمه گوگل]بودجه منظم فائو برای دوسالانه 2010-2011 یک میلیارد دلار آمریکا است
[ترجمه ترگمان]بودجه منظم فائو برای سال ۲۰۱۰ - ۲۰۱۱ برابر با ۱ میلیارد دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Among them, Zhejiang dollars for the biennium bank deposit rates the highest, reaching 5 percent.
[ترجمه گوگل]در میان آنها، دلار ژجیانگ برای دوسالانه سپرده بانکی بالاترین نرخ، رسیدن به 5 درصد است
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها، dollars Zhejiang برای حساب سپرده بانکی biennium بالاترین نرخ را به ۵ درصد رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They have always been approved for every biennium.
[ترجمه گوگل]آنها همیشه برای هر دوسالانه تایید شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه برای هر biennium مورد تایید قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For the biennium of the United States Treasury yield dropped to 1% for the first time, so that the shortest duration of the U. S. Treasury's yield close to zero.
[ترجمه گوگل]بازده خزانه داری ایالات متحده در دوسالانه برای اولین بار به 1% کاهش یافت، به طوری که کوتاه ترین مدت بازدهی خزانه داری ایالات متحده به صفر نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]برای بار اول، بازده خزانه آمریکا برای اولین بار به ۱ % کاهش یافت، به طوری که کوتاه ترین زمان U اس بازده خزانه داری نزدیک به صفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We can look ahead into the new biennium with confidence, hope and resilience.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم با اطمینان، امید و انعطاف پذیری به دوسالانه جدید نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به the جدید با اطمینان، امید و انعطاف پذیری نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Voluntary contributions have grown by 40% this biennium.
[ترجمه گوگل]مشارکت های داوطلبانه در این دوسالانه 40 درصد رشد داشته است
[ترجمه ترگمان]کمک های داوطلبانه به میزان ۴۰ درصد افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Assembly approved a programme budget of US$7393000 for the biennium 1992-9
[ترجمه گوگل]مجمع بودجه برنامه ای 7393000 دلاری را برای دوسالانه 1992-1992 تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]مجلس بودجه برنامه ای برای the دلار را در سال ۱۹۹۲ - ۹ به تصویب رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Overall, the figures used are conservative and have been applied on the assumption that there will be no major increase in requirements during the biennium .
[ترجمه گوگل]به طور کلی، ارقام استفاده شده محافظه کارانه هستند و با این فرض که هیچ افزایش عمده ای در نیازها در طول دوسالانه وجود نخواهد داشت، اعمال شده است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، ارقام مورد استفاده محافظه کارانه هستند و بر این فرض اعمال شده که هیچ افزایش عمده ای در الزامات در طول دوره biennium وجود نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The redeployment and establishment of posts results in a net increase of one post over the next biennium .
[ترجمه گوگل]استقرار مجدد و ایجاد پست ها منجر به افزایش خالص یک پست نسبت به دوسال آینده می شود
[ترجمه ترگمان]جابه جایی و استقرار مجدد پست ها منجر به افزایش خالص یک پست بر روی biennium بعدی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The main tasks of the World Health Assembly are to approve the WHO programme and the budget for the following biennium and to decide major policy questions.
[ترجمه گوگل]وظایف اصلی مجمع جهانی بهداشت تصویب برنامه WHO و بودجه برای دوسالانه بعدی و تصمیم گیری در مورد مسائل مهم سیاستی است
[ترجمه ترگمان]وظایف اصلی مجمع بهداشت جهانی تایید برنامه سازمان بهداشت جهانی و بودجه موارد زیر است و تصمیم گیری در مورد مسائل مهم سیاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Eastern officials are starting to speculate about what cuts they may face in the next biennium .
[ترجمه گوگل]مقامات شرقی شروع به گمانه زنی در مورد کاهش هایی کرده اند که ممکن است در دوسال آینده با آن مواجه شوند
[ترجمه ترگمان]مقامات شرق شروع به گمانه زنی در مورد این که چه کاهشی ممکن است در هفته آینده رخ دهد، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This year at the World Health Assembly, Member States increased our regular budget by 4% and overall by 17% for the next biennium.
[ترجمه گوگل]امسال در مجمع جهانی بهداشت، کشورهای عضو بودجه عادی ما را 4 درصد و در مجموع 17 درصد برای دوسال آینده افزایش دادند
[ترجمه ترگمان]امسال در مجمع بهداشت جهانی، کشورهای عضو، بودجه معمولی خود را ۴ درصد افزایش داده و در کل به میزان ۱۷ درصد در سال آینده افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The information provided should enable Parties to identify the resources required to fund extrabudgetary activities for the biennium .
[ترجمه گوگل]اطلاعات ارائه شده باید طرفین را قادر سازد تا منابع مورد نیاز برای تأمین مالی فعالیتهای خارج از بودجه دوسالانه را شناسایی کنند
[ترجمه ترگمان]اطلاعات ارایه شده باید طرفین را قادر سازد تا منابع مورد نیاز برای تامین بودجه فعالیت های extrabudgetary برای the را شناسایی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The COP should consider adopting euro budgeting and a single currency system of assessment - the euro - from the 2008-2009 biennium.
[ترجمه گوگل]COP باید بودجه بندی یورو و سیستم ارزیابی واحد پولی - یورو - را از دوسالانه 2008-2009 در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان]COP باید اتخاذ بودجه یورو و یک سیستم واحد پول واحد ارزیابی - یورو - را از the ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹ در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• two year period

پیشنهاد کاربران

بپرس