biennial

/baˈjeniəl//baɪˈenɪəl/

معنی: دو ساله، درخت دو ساله
معانی دیگر: دو سال یک بار، دو سالانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: occurring every second year.

- The biennial festival is held only on even years.
[ترجمه hamideh] این جشنواره هر دو سال یکبار و در سال های زوج برگزار می شود.
|
[ترجمه گوگل] جشنواره دوسالانه فقط در سال های زوج برگزار می شود
[ترجمه ترگمان] این جشنواره هر ساله تنها در چند سال برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having a duration of two years.

- He's in a biennial program to learn French.
[ترجمه گوگل] او در یک برنامه دوسالانه برای یادگیری زبان فرانسه است
[ترجمه ترگمان] او در یک برنامه دو ساله برای یادگیری زبان فرانسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: in botany, having a life cycle of two years.
اسم ( noun )
مشتقات: biennially (adv.)
(1) تعریف: an event occurring once every two years.

(2) تعریف: a plant with a two-year life cycle.

جمله های نمونه

1. a biennial conference
گردهمایی دو سالانه

2. The workers were strongly against the biennial election.
[ترجمه گوگل]کارگران به شدت مخالف انتخابات دوسالانه بودند
[ترجمه ترگمان]کارگران قویا مخالف انتخابات دو ساله بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The biennial exercise involves more than 000 Marines, sailors and airmen, 24 ships and dozens of aircraft.
[ترجمه گوگل]در این تمرین دوسالانه بیش از 000 تفنگدار دریایی، ملوان و هوانورد، 24 کشتی و ده ها هواپیما شرکت دارند
[ترجمه ترگمان]این تمرین دو ساله شامل بیش از ۵،۰۰۰ نیروی دریایی، ملوان و نیروی هوایی، ۲۴ کشتی و ده ها هواپیما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Since 1982 biennial national surveys conducted by the Office of Population Censuses and Surveys have provided valuable information on adolescent smoking behaviour.
[ترجمه گوگل]از سال 1982، نظرسنجی‌های ملی دوسالانه که توسط دفتر سرشماری و بررسی‌های نفوس انجام می‌شود، اطلاعات ارزشمندی را در مورد رفتار سیگار کشیدن نوجوانان ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۸۲، بررسی های ملی انجام شده توسط دفتر of جمعیت و تحقیقات اطلاعات ارزشمندی در مورد رفتار سیگار adolescent فراهم آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some legislators set up housekeeping when the biennial gatherings began and played house for the six-month sessions.
[ترجمه گوگل]برخی از قانونگذاران با شروع گردهمایی های دوسالانه، خانه داری را راه اندازی کردند و برای جلسات شش ماهه خانه بازی کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از قانونگذاران در زمانی که تجمعات هر دو ساله شروع شد و برای جلسات شش ماه خانه بازی کردند، خانه داری را برپا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A biennial budget providing for expenditure of US$180,000,000 was approved; many countries were in arrears with their contributions.
[ترجمه گوگل]بودجه دوسالانه برای هزینه 180,000,000 دلار آمریکا تصویب شد بسیاری از کشورها با کمک های خود معوقه بودند
[ترجمه ترگمان]یک بودجه دوسالانه برای مخارج of دلار تصویب شد؛ بسیاری از کشورها با سهم خود عقب افتاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is the first of a series of biennial exhibitions which will include painting, sculpture, photography, installation and video.
[ترجمه گوگل]این اولین نمایشگاه از مجموعه نمایشگاه های دوسالانه است که شامل نقاشی، مجسمه سازی، عکاسی، اینستالیشن و ویدئو می شود
[ترجمه ترگمان]این اولین نمایشگاه از سری نمایشگاه های دوسالانه است که شامل نقاشی، مجسمه سازی، عکاسی، نصب و ویدیو خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Proceedings around the Biennial this year give a new prominence to performing arts.
[ترجمه گوگل]مجموعه مقالات پیرامون دوسالانه امسال به هنرهای نمایشی اهمیت جدیدی می بخشد
[ترجمه ترگمان]برگزاری دوسالانه در دوسالانه در سال جاری برجستگی جدیدی را برای اجرای هنر به ارمغان خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You are well advised, when the Whitney Biennial comes along, to be sure to remember your reading glasses.
[ترجمه گوگل]به شما توصیه می شود، وقتی دوسالانه ویتنی از راه می رسد، حتماً عینک مطالعه خود را به خاطر بسپارید
[ترجمه ترگمان]شما به خوبی توصیه می کنید که وقتی ویتنی biennial می آید، حتما glasses را به خاطر داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Digitalis is biennial; they should flower next year.
[ترجمه گوگل]Digitalis دوسالانه است آنها باید سال آینده گل دهند
[ترجمه ترگمان]سال آینده digitalis ساله است؛ آن ها باید سال آینده گل بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. From convocation he obtained a biennial tenth conditional upon the clergy's exemption from any parliamentary tax.
[ترجمه گوگل]از این اجلاس، یک دهم دوسالانه را مشروط به معافیت روحانیون از هرگونه مالیات پارلمانی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او از فارغ التحصیلی یک دهم از معافیت روحانیان از هر گونه مالیات پارلمانی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These are among the many works in the Biennial that succeed.
[ترجمه گوگل]اینها از جمله آثار متعددی هستند که در دوسالانه موفق شدند
[ترجمه ترگمان]این ها از جمله کاره ای بسیاری در دوسالانه است که موفق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sow the biennial honesty-Lunaria annua-in situ to produce beautiful flowers next spring.
[ترجمه گوگل]دوسالانه صداقت-Lunaria annua-in situ را بکارید تا در بهار آینده گل های زیبایی تولید کنید
[ترجمه ترگمان]در بهار آینده، Sow the - Lunaria annua - in situ به تولید گله ای زیبا می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Parsnips and carrots are biennial plants often grown as annuals.
[ترجمه گوگل]ازگیل و هویج گیاهان دوساله هستند که اغلب به صورت یکساله رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]هویج و هویج گیاهان دو ساله هستند که اغلب به عنوان annuals رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The award ceremony a biennial event attended by many dignitaries.
[ترجمه گوگل]مراسم اهدای جوایز یک رویداد دوسالانه با حضور بسیاری از افراد برجسته است
[ترجمه ترگمان]این جایزه یک رویداد سالانه برگزار شده توسط بسیاری از مقامات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دو ساله (صفت)
biennial

درخت دو ساله (صفت)
biennial

انگلیسی به انگلیسی

• event which occurs every two years; plant which completes its term of life within two years (botany)
occurring every two years; lasting two years; (botany) living two years (of a plant)
a biennial event happens or is done once every two years.
a biennial is a plant that lives for two years. it flowers, produces seed, and dies in its second year.

پیشنهاد کاربران

1. دوساله 2. دو سالانه. بی ینال 3. هر دو سال یکبار 4. گیاه دو ساله
مثال:
a biennial convention
یک کنگره و گردهمایی دو سالانه
⏳ ترتیب صفات مربوط به وقایع سالانه:
✅ semiannual = شش ماه یک بار ( سالی دو بار )
✅ annual = سالانه
✅ biennial = دو سال یک بار
( ❗️ biannual = سالی دو بار )
✅ triennial = سه سال یک بار
...
[مشاهده متن کامل]

( ❗️triannual = سالی سه بار )
✅ quadrennial = چهار سال یک بار
( ❗️quarterly = سالی چهار بار، هر سه ماه یک بار )
✅ quinquennial = پنج سال یک بار
✅ sexennial = شش سال یک بار
✅ septennial = هفت سال یک بار
✅ octennial = هشت سال یک بار
✅ novennial = نه سال یک بار
✅ decennial = ده سال یک بار
✅ quindecennial = پانزده سال یک بار
✅ vicennial = بیست سال یک بار
✅ quadranscentennial = بیست و پنج بار یک بار
✅ tricennial = سی سال یک بار
✅ quintricennial = سی و پنج سال یک بار
✅ quadragennial = چهل سال یک بار
✅ quinquadragennial = چهل و پنج سال یک بار
✅ semicentennial = پنجاه سال یک بار
✅ sexagennial = شصت سال یک بار
✅ septuagennial = هفتاد سال یک بار
✅ octogintennial = هشتاد سال یک بار
✅ nonagintennial = نود سال یک بار
✅ centennial = صد سال یک بار
✅ sesquicentennial = صد و پنجاه سال یک بار
✅ bicentennial = دویست سال یک بار
✅ tricentennial = سی صد سال یک بار
✅ quadricentennial = چهارصد سال یک بار
✅ quincentennial = پانصد سال یک بار
💢 برای آشنایی با سایر کلمات به این لینک مراجعه کنید: https://en. m. wikipedia. org/wiki/Anniversary#Latin - derived_numerical_names

biennial ( عمومی )
واژه مصوب: دوسالانه
تعریف: رویدادی مانند برگزاری نمایشگاه که فاصلۀ زمانی آن هر دو سال یک بار است
دوساله، گیاهی که در یکسال سبز می شود و در سال دوم گل و میوه می دهد و از بین می رود.

بپرس