1. to bide one's time
منتظر فرصت بودن،پی فرصت گشتن
2. Bide still until you feel better.
[ترجمه گوگل]بی حرکت بمانید تا زمانی که احساس بهتری کنید
[ترجمه ترگمان]bide تا وقتی که احساس بهتری داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was content to bide his time patiently, waiting for the opportunity to approach her.
[ترجمه گوگل]او راضی بود که صبورانه وقتش را بگذراند و منتظر فرصتی برای نزدیک شدن به او بود
[ترجمه ترگمان]راضی بود که صبر کند، صبر کند، منتظر فرصت شود تا به او نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Bide here for a while.
5. He decided to bide his time until he got an opportunity to talk to her alone.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا فرصتی برای صحبت کردن با او به تنهایی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت منتظر بماند تا فرصت پیدا کند با او تنها صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Unless . . . unless . . . Careful, though, she must bide her time, think it through.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه مگر اینکه با این حال، مراقب باشید، او باید وقت خود را صبر کند، به آن فکر کند
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه مراقب او باشید، مگر اینکه مراقب زمان خود باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bide with me awhile.
8. Where does it bide its time?
9. Voice over Britain may have to bide it's time for it's next tennis hero . . . It could be Tim Henman.
[ترجمه گوگل]صدای روی بریتانیا ممکن است مجبور شود زمان قهرمان بعدی تنیس خود را صبر کند ممکن است تیم هنمن باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است صدای بریتانیا برای قهرمان تنیس بعدی، زمان آن باشد این می تواند تیم Henman باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Or do they bide their time and seek to defuse the situation by negotiations via a mediator?
[ترجمه گوگل]یا وقت خود را می گذارند و با مذاکره از طریق میانجی به دنبال آرام کردن اوضاع هستند؟
[ترجمه ترگمان]یا آن ها منتظر زمان خود هستند و به دنبال خنثی کردن وضعیت از طریق مذاکره از طریق یک میانجی هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bide your time, Lissa, she told herself, bide your time.
[ترجمه گوگل]وقتت را بده، لیسا، به خودش گفت، وقتت را صبر کن
[ترجمه ترگمان]به خودش گفت: وقتت رو تلف نکن لیسا، منتظر وقت خودت باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If we bide our time the chance will come.
[ترجمه گوگل]اگر وقتمان را بگذرانیم این فرصت به دست می آید
[ترجمه ترگمان]اگر منتظر بمانیم که بخت یاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He is worth no weal that can bide no woe.
[ترجمه گوگل]او ارزش هیچ ثروتی را ندارد که هیچ مصیبتی نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که غم و اندوه را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bide within the Law you must, in perfect Love and perfect Trust.
[ترجمه گوگل]شما باید با عشق کامل و اعتماد کامل مطابق قانون عمل کنید
[ترجمه ترگمان]در قانون، باید با عشق کامل و اعتماد کامل، به قانون اساسی ایمان داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید