1. He supposed he'd have to consult that formidable biddy at the desk.
[ترجمه گوگل]او تصور می کرد که باید با آن مناقصه بزرگ پشت میز مشورت کند
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که باید با آن biddy مخوف پشت میز مشورت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He heard his wife cursing Biddy inside the house, shouting for the animal to keep quiet.
[ترجمه گوگل]او شنید که همسرش در داخل خانه به بیدی فحش می داد و از حیوان می خواست ساکت بماند
[ترجمه ترگمان]صدای زنش را شنید که به درون خانه فحش می داد و فریاد می زد که حیوان ساکت بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. As Joe and Biddy became a little more cheerful, discussing my possible plans for the future, I became more miserable.
[ترجمه گوگل]وقتی جو و بیدی کمی شادتر شدند و در مورد برنامه های احتمالی من برای آینده بحث کردند، من بدبخت تر شدم
[ترجمه ترگمان]همان طور که جو و Biddy کمی خوشحال تر می شدند، درباره نقشه های احتمالی من برای آینده بحث می کردند، من بیش از پیش احساس بیچارگی می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His own, Biddy, would be next, then the Rixby's in the house further down the road.
[ترجمه گوگل]مال او، بیدی، بعدی خواهد بود، سپس ریکسبی در خانه پایین تر از جاده
[ترجمه ترگمان]own، Biddy، بعدی، بعد the در خانه دورتر از جاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Once again Biddy / Beth flees, but both the Toddler and McGarr are hot on her trail.
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر بیدی / بث فرار می کند، اما کودک نوپا و مک گار هر دو در دنباله او هستند
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر بت و بت فرار می کنند، اما هر دو the و McGarr به دنبال رد او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Biddy, in her neat little black dress, was busy serving food.
[ترجمه گوگل]بیدی با لباس مشکی کوچک و منظمش مشغول سرو غذا بود
[ترجمه ترگمان]در لباس سیاه و تمیز او مشغول خدمت به غذا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Biddy put her head back and yelled with laughter.
[ترجمه گوگل]بیدی سرش را عقب انداخت و با خنده فریاد زد
[ترجمه ترگمان]Biddy سرش را عقب برد و قاه قاه خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nutty was far from sure, and Biddy looked doubtful.
[ترجمه گوگل]ناتی چندان مطمئن نبود و بیدی مشکوک به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]Nutty از آن دور بود و Biddy مشکوک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Twelve years later, Biddy returns to Dublin as a highly successful photographer using the name Beth Waters.
[ترجمه گوگل]دوازده سال بعد، بیدی به عنوان یک عکاس بسیار موفق با استفاده از نام بث واترز به دوبلین بازگشت
[ترجمه ترگمان]دوازده سال بعد، Biddy به عنوان یک عکاس بسیار موفق با استفاده از نام بث واترز به دوبلین بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You are envious, Biddy, and grudging.
[ترجمه گوگل]تو حسودی، بیدی، و کینه توز
[ترجمه ترگمان]شما حسود، Biddy و grudging هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The old biddy is nasty. She always gossips and arouses conflict.
[ترجمه گوگل]مزایده قدیمی بد است او همیشه غیبت می کند و درگیری ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]The پیر کثیف است او همیشه وراجی می کند و تعارض را بو جود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The biddy never made a sound as it was carried away.
[ترجمه گوگل]مناقصهدهنده هیچگاه صدایی درنمیآورد که با خود برده میشد
[ترجمه ترگمان]The هیچ وقت صدایی به گوش نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I have laid the biddy off for her underhanded performance.
[ترجمه گوگل]من مزایده را به خاطر اجرای نادرست او کنار گذاشته ام
[ترجمه ترگمان]من the را برای اجرای او آماده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Joe and Biddy were very sympathetic and pleasant when I spoke of our approaching separation.
[ترجمه گوگل]جو و بیدی وقتی از نزدیک شدن جدایی مان صحبت کردم بسیار دلسوز و خوشایند بودند
[ترجمه ترگمان]وقتی از جدایی قریب الوقوع مان حرف می زدم، جو و جو خیلی احساس همدردی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. How long does child of normal circumstance biddy come menstruation?
[ترجمه گوگل]کودکی که در شرایط عادی قرار دارد تا چه زمانی پریود می شود؟
[ترجمه ترگمان]چه مدت یه بچه با این وضع عادی به دوران قاعدگی میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید