bidden

/ˈbɪdn̩//ˈbɪdn̩/

اسم مفعول فعل: bid، پیشنهاد دهنده، درخواست کننده، (مهجور) اسم مفعول فعل: bide، فرمودن، امرکردن، خواندن، پیشنهاددادن

جمله های نمونه

1. Hope is a good breakfast, but a bad supper.
[ترجمه گوگل]امید یک صبحانه خوب است، اما یک شام بد
[ترجمه ترگمان]امید صبحانه خوبی است، اما شام بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bad workmen often blame their tools.
[ترجمه گوگل]کارگران بد اغلب ابزار خود را سرزنش می کنند
[ترجمه ترگمان]کارگران بد اغلب ابزار خود را مقصر می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A bad custom is like a good cake, better broken than kept.
[ترجمه گوگل]یک رسم بد مانند یک کیک خوب است که بهتر از آن است که آن را بشکنند
[ترجمه ترگمان]عادت بد مثل یک کیک خوب است، بهتر از آن که نگه داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many a good cow hath a bad calf.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گاوهای خوب گوساله بدی دارند
[ترجمه ترگمان]چه گاو خوبی یک گوساله بد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A bad penny always turns up.
[ترجمه گوگل]یک پنی بد همیشه پیدا می شود
[ترجمه ترگمان] یه پنی بد همیشه پیدا میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Good for good every man can do, good for bad only a noble man can do.
[ترجمه گوگل]خوب برای خوب هر کسی می تواند انجام دهد، خوب برای بد فقط یک انسان نجیب می تواند انجام دهد
[ترجمه ترگمان]برای خوب کردن هر مردی خوب است، خوب است که فقط یک مرد نجیب می تواند این کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every form of addiction is bad, no matter whether the narcotic be alcohol or morphine or idealism.
[ترجمه گوگل]هر شکلی از اعتیاد بد است، صرف نظر از اینکه ماده مخدر الکل باشد یا مرفین یا ایده آلیسم
[ترجمه ترگمان]هر شکلی از اعتیاد بد است، مهم نیست که مواد مخدر یا مورفین یا idealism باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fire and water are good servants, but bad masters.
[ترجمه گوگل]آتش و آب بندگان خوب اما ارباب بدی هستند
[ترجمه ترگمان]آتش و آب، خدمتکارهای خوبی هستند، اما ارباب های شیطانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A bad compromise is better than a good lawsuit.
[ترجمه گوگل]سازش بد بهتر از دعوای خوب است
[ترجمه ترگمان]سازش بد بهتر از یک دعوای خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Money is neither good nor bad, but all depends on what use is made of it.
[ترجمه گوگل]پول نه خوب است و نه بد، اما همه چیز بستگی به استفاده از آن دارد
[ترجمه ترگمان]پول نه خوب است و نه بد، بلکه بستگی به این دارد که چه چیزی از آن استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pardoning the bad is injuring the good.
[ترجمه گوگل]گذشت از بدی ها صدمه زدن به خوبان است
[ترجمه ترگمان]بد بودن بد است که باعث مجروح شدن خوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Give a dog a bad name and hang him.
[ترجمه گوگل]یک سگ را بد نام ببرید و او را دار بزنید
[ترجمه ترگمان]به یه سگ اسم بدی بده و آویزونش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is nothing either good or bad, but thinking makes it so. William Shakespeare
[ترجمه گوگل]هیچ چیز خوب یا بد وجود ندارد، اما فکر کردن باعث می شود ویلیام شکسپیر
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز خوب یا بد وجود ندارد، اما این طور فکر می کند ویلیام شکسپیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In scandal, as in robbery,the receiver is always thought as bad as the thief.
[ترجمه گوگل]در رسوایی، مانند دزدی، گیرنده همیشه به بدی دزد تصور می شود
[ترجمه ترگمان]در افتضاح، مانند سرقت، گیرنده همیشه به بدی دزد فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bidden is a past participle of bid.

پیشنهاد کاربران

بپرس