bickering

جمله های نمونه

1. constant bickering over interest rates
جر و بحث دایم درباره ی نرخ بهره

2. water bickering through rocks
آبی که شر شر کنان از لابه لای صخره ها رد می شد

3. I wish you two would stop bickering.
[ترجمه گوگل]کاش دعوای شما دو نفر را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان] ای کاش شما دوتا دعوا رو متوقف می کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They kept bickering over who should answer the phone.
[ترجمه گوگل]آنها مدام دعوا می کردند که چه کسی باید تلفن را پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]اونا در مورد اینکه کی باید جواب تلفن رو بده دعوا میکردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The two boys were always bickering with each other over their toy guns.
[ترجمه گوگل]این دو پسر همیشه بر سر تفنگ اسباب بازی خود با یکدیگر دعوا می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها همیشه با یکدیگر دعوا می کردند و با یکدیگر دعوا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is still bickering with the control tower over admissible approach routes.
[ترجمه گوگل]او هنوز با برج کنترل بر سر مسیرهای نزدیک به مجاز اختلاف دارد
[ترجمه ترگمان]او هنوز با برج کنترل بر روی مسیرهای رویکرد قابل پذیرش می جنگد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her years of drunken bickering hardened my heart.
[ترجمه گوگل]سالها مشاجره مستی او قلبم را سخت کرد
[ترجمه ترگمان]سال هایی که در حال مستی بود قلبم رو سفت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The election will end months of political bickering.
[ترجمه گوگل]انتخابات به ماه‌ها کشمکش سیاسی پایان خواهد داد
[ترجمه ترگمان]انتخابات به ماه ها منازعات سیاسی پایان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The two children were always bickering.
[ترجمه گوگل]این دو بچه همیشه با هم دعوا می کردند
[ترجمه ترگمان]این دو بچه همیشه در حال بگومگو بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then the familiar clamour of bickering voices that will last for months began.
[ترجمه گوگل]سپس غوغای آشنای صداهای مشاجره‌آمیز که ماه‌ها ادامه خواهد داشت آغاز شد
[ترجمه ترگمان]بعد سرو صدای آشنایی با صداهایی که ماه ها طول می کشد، به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Name and address supplied Isn't all the bickering over fuel tax missing the point?
[ترجمه گوگل]نام و آدرس ارائه شده آیا همه مشاجره ها بر سر مالیات بر سوخت موضوع را از دست نمی دهند؟
[ترجمه ترگمان]نام و آدرس عرضه شده، تمام منازعه بر سر کاهش مالیات سوخت در این نقطه نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of course, two chapters of bickering, missteps, finger-pointing and quarterly losses later, Amelio is being pushed out.
[ترجمه گوگل]البته دو فصل دعوا، گام های اشتباه، انگشت اشاره و ضررهای سه ماهه بعد، آملیو در حال بیرون رانده شدن است
[ترجمه ترگمان]البته، دو فصل از bickering، اشتباه ات، اشاره انگشت اشاره و چند ماه بعد، امیلیو بیرون کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The two were always bickering.
[ترجمه گوگل]این دو همیشه با هم دعوا می کردند
[ترجمه ترگمان] اون دوتا همیشه با هم دعوا میکردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Since she got here, everyone's been bickering.
[ترجمه گوگل]از زمانی که او به اینجا آمده است، همه با هم دعوا می کنند
[ترجمه ترگمان]از وقتی اومده اینجا همه دارن دعوا می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quarreling, squabbling, disputing, arguing

پیشنهاد کاربران

چانه زدن ( برسرقیمت . . . )
عبارت "this bickering Bickerson thing has got to stop" به این معناست که:
"این دعوا و بگومگوهای بی پایان باید تموم بشه. "
در این جمله، عبارت "Bickerson thing" اشاره به نوعی دعوا یا بگومگوهای دائمی دارد. نام "Bickerson" از یک شوخی یا اصطلاح است که در دهه های گذشته استفاده می شد، به ویژه از یک برنامه رادیویی به نام "The Bickersons" که در آن دو شخصیت اصلی همیشه با هم درگیر بودند و مدام دعوا می کردند. بنابراین، این عبارت به شکلی غیررسمی اشاره به یک وضعیت بگومگویی و مشاجره ای دارد که به طور مداوم و بی پایان ادامه می یابد.
...
[مشاهده متن کامل]

عبارت کلی می خواهد بگوید که این دعوا و مشاجره ها باید تمام شود.
Chatgpt

غرغرو. نق نقو
کشمکش، درگیری لفظی
beak نوک
من اینطوری خفظ میکنم نوک نوک کردن 😉
یا بعبارتی کل کل کردن ، جر و بحث کردن معمولا سر مسائل جزئی
کل کل کردن
بگو مگو، مشاجره
Spat
quarrel
Squabble
Argument over petty and trivial matters
مشاجره، جرو بحث، بحث و جدل، درگیری لفظی