bicentennial

/ˌbaɪsenˈteniəl//ˌbaɪsenˈtenɪəl/

معنی: جشن دویست ساله
معانی دیگر: جشن دویست سالگی، هر دویست سال یکبار، دویست ساله

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: occurring once every two hundred years.

(2) تعریف: lasting two hundred years.

(3) تعریف: pertaining to a two-hundred-year anniversary.
اسم ( noun )
مشتقات: bicentennially (adv.)
• : تعریف: a two-hundred-year anniversary.

جمله های نمونه

1. during the bicentennial celebrations of american independence
طی جشن های دویست ساله ی استقلال امریکا

2. On the back of the bicentennial opportunity she had struck fast and hard and carved a unique niche for herself on television.
[ترجمه گوگل]در پشت این فرصت دویست ساله، او سریع و سخت ضربه زد و جایگاه منحصر به فردی را برای خود در تلویزیون ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]در فاصله دویست سالگی به سرعت و سختی برخورد کرد و یک جایگاه منحصر به فرد برای خود در تلویزیون ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As part of the bicentennial festivities of the United States, two Viking spacecraft were landed on Mars in 197
[ترجمه گوگل]به عنوان بخشی از جشن دویستمین سالگرد ایالات متحده، دو فضاپیمای وایکینگ در سال 197 بر روی مریخ فرود آمدند
[ترجمه ترگمان]دو وایکینگ که به عنوان بخشی از مراسم جشن دویست سال در آمریکا تشکیل شده بودند، در سال ۱۹۷ در مریخ فرود آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. “I couldn’t fail to show up at the bicentennial celebration,” he said from the palace balcony. But he added: “Let no one believe that my presence here means we have won the battle” against cancer.
[ترجمه گوگل]او از بالکن قصر گفت: «نمی‌توانستم در جشن دویستمین سالگرد حضور نداشته باشم اما وی افزود: هیچکس باور نکند که حضور من در اینجا به معنای پیروزی ما در نبرد با سرطان است
[ترجمه ترگمان]او از بالکن کاخ گفت: \" نمی توانستم در جشن دویست سالگی موفق شوم \" اما او افزود: \" هیچ کس باور ندارد که حضور من در اینجا به این معنی است که ما در نبرد با سرطان پیروز شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In 193 to mark the bicentennial of Washington's birth, Gen. Douglas MacArthur spearheaded an effort to revive the medal.
[ترجمه گوگل]در سال 193 به مناسبت دویستمین سالگرد تولد واشنگتن، ژنرال داگلاس مک آرتور تلاش هایی را برای احیای این مدال رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳ میلادی، ژنرال داگلاس MacArthur به رهبری ژنرال داگلاس MacArthur تلاش کرد تا این مدال را احیا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Days after celebrations honoring his bicentennial, Abraham Lincoln kept his rank as best US president, according to a survey of 65 historians that landed George W. Bush 36th out of 42 overall.
[ترجمه گوگل]بر اساس نظرسنجی از 65 مورخ که جورج دبلیو بوش را از میان 42 مورخ در رتبه 36 قرار داد، چند روز پس از جشن های بزرگداشت دویستمین سالگرد خود، آبراهام لینکلن رتبه خود را به عنوان بهترین رئیس جمهور ایالات متحده حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]چند روز پس از جشن تجلیل از دویست سالگی، آبراهام لینکلن رتبه خود را به عنوان بهترین رئیس جمهور آمریکا حفظ کرد بوش از مجموع ۴۲ امتیاز به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But did you know that this mechanical wonder is celebrating its bicentennial?
[ترجمه گوگل]اما آیا می دانستید که این شگفتی مکانیکی دویستمین سالگرد خود را جشن می گیرد؟
[ترجمه ترگمان]اما شما می دانید که این حیرت مکانیکی جشن را جشن می گیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After my service, I began a career as a licensed electrician. I worked on commercial and industrial projects throughout the Midwest, including the Salina Bicentennial Center.
[ترجمه گوگل]پس از خدمت، به عنوان یک برقکار دارای مجوز شروع به کار کردم من روی پروژه های تجاری و صنعتی در سراسر غرب میانه کار کردم، از جمله مرکز سالینا دویستنیال
[ترجمه ترگمان]بعد از خدمت، شغلی به عنوان یک برق کار licensed شروع کردم من در پروژه های تجاری و صنعتی در غرب میانه از جمله مرکز Salina Bicentennial کار کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The settlers were later collectively referred to as the Forefathers; the term Pilgrim Fathers was applied to them by Daniel Webster at the Bicentennial celebration (1820).
[ترجمه گوگل]مهاجران بعدها در مجموع به عنوان پیشینیان شناخته شدند اصطلاح پدران زائر توسط دانیل وبستر در جشن دویستمین سالگرد (1820) به آنها اطلاق شد
[ترجمه ترگمان]مهاجران بعدها به طور جمعی به عنوان \"forefathers\" یاد شده بودند؛ عبارت Fathers Pilgrim توسط دانیل وبستر در جشن Bicentennial به کار گرفته شد (۱۸۲۰)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But his book will provide a valuable corrective to the more fanciful outpourings of Bolivarianism which can be expected in the bicentennial junketing.
[ترجمه گوگل]اما کتاب او تصحیح ارزشمندی برای ریزش‌های خیالی‌تر بولیوارییسم که می‌توان در آشغال دویستمین سال انتظار داشت، ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]ولی کتاب او اصلاحی با ارزشی را که می توان در جشن دویست سالگی انتظارش را داشت برای او فراهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Fourth of July was the most spectacular celebration since the Bicentennial.
[ترجمه گوگل]چهارم ژوئیه، دیدنی ترین جشن از دویستمین سالگرد بود
[ترجمه ترگمان]چهارم جولای، most جشن از زمان Bicentennial بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Just last fall there were some events in the world celebrating the bicentennial of Dalton's scientific achievements.
[ترجمه گوگل]همین پاییز گذشته رویدادهایی در جهان برگزار شد که دویستمین سالگرد دستاوردهای علمی دالتون را جشن گرفتند
[ترجمه ترگمان]در آخرین پاییز حوادثی در دنیا رخ داد که دویست سالگی دستاوردهای علمی دالتون را جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We began our trip out West on June 1 197 a time when millions of other American families were preparing to crowd into the Bicentennial shrines of the East.
[ترجمه گوگل]ما سفر خود را به غرب در 1 ژوئن 197 آغاز کردیم، زمانی که میلیون ها خانواده آمریکایی دیگر در حال آماده شدن برای جمع شدن به زیارتگاه های دویست ساله شرق بودند
[ترجمه ترگمان]ما در روز ۱ ژوئن، زمانی که میلیون ها خانواده دیگر آمریکایی آماده می شدند تا به مقبره های Bicentennial شرق ازدحام کنند، سفر خود را به غرب آغاز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جشن دویست ساله (صفت)
bicentennial

انگلیسی به انگلیسی

• 200th year anniversary
once every 200 years
bicentennial celebrations are held to celebrate a bicentenary. attributive adjective here but can also be used as a count noun. e.g. france has found a novel way of celebrating the bicentennial of the french revolution.

پیشنهاد کاربران

⏳ ترتیب صفات مربوط به وقایع سالانه:
✅ semiannual = شش ماه یک بار ( سالی دو بار )
✅ annual = سالانه
✅ biennial = دو سال یک بار
( ❗️ biannual = سالی دو بار )
✅ triennial = سه سال یک بار
...
[مشاهده متن کامل]

( ❗️triannual = سالی سه بار )
✅ quadrennial = چهار سال یک بار
( ❗️quarterly = سالی چهار بار، هر سه ماه یک بار )
✅ quinquennial = پنج سال یک بار
✅ sexennial = شش سال یک بار
✅ septennial = هفت سال یک بار
✅ octennial = هشت سال یک بار
✅ novennial = نه سال یک بار
✅ decennial = ده سال یک بار
✅ quindecennial = پانزده سال یک بار
✅ vicennial = بیست سال یک بار
✅ quadranscentennial = بیست و پنج بار یک بار
✅ tricennial = سی سال یک بار
✅ quintricennial = سی و پنج سال یک بار
✅ quadragennial = چهل سال یک بار
✅ quinquadragennial = چهل و پنج سال یک بار
✅ semicentennial = پنجاه سال یک بار
✅ sexagennial = شصت سال یک بار
✅ septuagennial = هفتاد سال یک بار
✅ octogintennial = هشتاد سال یک بار
✅ nonagintennial = نود سال یک بار
✅ centennial = صد سال یک بار
✅ sesquicentennial = صد و پنجاه سال یک بار
✅ bicentennial = دویست سال یک بار
✅ tricentennial = سی صد سال یک بار
✅ quadricentennial = چهارصد سال یک بار
✅ quincentennial = پانصد سال یک بار
💢 برای آشنایی با سایر کلمات به این لینک مراجعه کنید: https://en. m. wikipedia. org/wiki/Anniversary#Latin - derived_numerical_names

ann, annu, enni
کلمات با این ریشه به معانیyear ، سال، سالانه هست.
annals ( noun ) : record of events, historical records
o ann al s
o The annals of the organization are kept in notebooks.
...
[مشاهده متن کامل]

سالنامه، تاریخچه، وقایع سالیانه، اخبار سال،
annuity ( noun ) : money payable yearly
o annu ity
o Joan is going to invest her annuity in the stock market.
حقوق یا مقرری سالیانه، گذراند
anniversary ( noun ) : the yearly celebration of an event
o anni vers ary
o John’s parents will celebrate their wedding anniversary in April.
سالگرد، سوگواری سالیانه، جشن سالیانه عروسی، جشن یادگاری، مجلس یادبود یا جشن سالیانه
perennial ( adjective ) : enduring, persisting for several years
o per enni al
o I would like to buy some perennial plants.
جاودانی، همه ساله، پایا، دائمی، همیشگی، ابدی
biennial ( adjective ) : occurring every two years; lasting two years
o bi enni al
o This biennial festival took place in late June, beginning in 1961 and ran for 28 yearsce.
توضیح: bi پیشوند عددی به معنی two
دو ساله، درخت دو ساله
decennial ( adjective ) : Recurring every ten years, Lasting for or relating to a period of ten years
o dec enni al
o the decennial census.
توضیح: dec پیشوند عددی به معنی ten
ده سال یکبار، ( آنچه که ده سال طول کشد ) ده ساله، دهساله، بمدت دهسال
• centennial ( noun ) : Relating to a hundredth anniversary, of or pertaining to a period of 100 years
o cent enni al
o centennial celebrations
توضیح: cent پیشوند عددی به معنی hundred
صدمین سالگرد
bicentennial ( noun ) : The two - hundredth anniversary of a significant event
o bi cent enni al
o a year - long celebration marking the bicentennial of Poe’s birth
صدمین سالگرد
millennial ( adjective ) : Denoting or relating to a period of a thousand years
o mill enni al
o the current increase in hurricanes is only a small fluctuation within this longer millennial cycle
توضیح: mil پیشوند عددی به معنی thousand
جشن هزار ساله

بپرس