1. A bibliophile likes books and an oenophile enjoys wine.
[ترجمه گوگل]کتاب دوست کتاب دوست دارد و انوفیل از شراب لذت می برد
[ترجمه ترگمان]A کتاب دوست دارد و an از شراب لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A loose-knit band of authors, bibliophiles and intellectual gadflies began showing up at Library Commission meetings to denounce the New Main.
[ترجمه گوگل]گروهی شلوغ از نویسندگان، کتابشناسان و مگسهای روشنفکر شروع به حضور در جلسات کمیسیون کتابخانه برای محکوم کردن New Main کردند
[ترجمه ترگمان]یک گروه از نویسندگان، bibliophiles و gadflies روشنفکر شروع به نمایش در جلسات کمیسیون کتابخانه کردند تا مین جدید را محکوم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Collectors, bibliophiles and browsers will find a warm welcome from the many dealers when the fair opens at 00 am precisely.
[ترجمه گوگل]وقتی نمایشگاه دقیقاً در ساعت 00 صبح افتتاح می شود، گردآورندگان، کتاب شناسان و مرورگرها با استقبال گرم بسیاری از فروشندگان مواجه خواهند شد
[ترجمه ترگمان]Collectors، bibliophiles و browsers بعد از باز شدن بازار، از many بسیار گرمی استقبال خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Are you a bibliophile with power tools, ready access to lumber and an open loft?
[ترجمه گوگل]آیا شما یک کتاب دوست با ابزارهای برقی، دسترسی آماده به چوب و یک انبار باز هستید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما با ابزارهای قدرت، دسترسی به الوارها و انبار باز دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If you're a bibliophile I'll be selling many folios in the next week so keep looking.
[ترجمه گوگل]اگر کتاب دوست هستید، من در هفته آینده برگه های زیادی را می فروشم، بنابراین به جستجو ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]اگه تو یه احمقی من هفته آینده چند کتاب کرم می فروشم، پس به گشتن ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In this article, I regard him as a bibliophile, a scholar of bibliography and edition study.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، من او را کتابشناس، محقق کتابشناسی و مطالعه نسخه میدانم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله او را به عنوان bibliophile، محقق کتابشناسی و بررسی چاپ مورد توجه قرار می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Walter Raymond Gustafson, a local bibliophile who had purchased the materials at an auction at the Barrens in 1960, had died in 200
[ترجمه گوگل]والتر ریموند گوستافسون، کتابشناس محلی که این مواد را در حراجی در Barrens در سال 1960 خریداری کرده بود، در سال 200 درگذشت
[ترجمه ترگمان]والتر ریموند Gustafson، bibliophile محلی که این مواد را در حراجی در the در سال ۱۹۶۰ خریده بود، در ۲۰۰ سالگی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hui Dong is the famous bibliophile, emendator and confucianism of Qing Dynasty, founder of Confucian Classics of the school of Wu.
[ترجمه گوگل]هوی دونگ، کتابشناس، اصلاحگر و کنفوسیوسگرای معروف سلسله چینگ، بنیانگذار کلاسیکهای کنفوسیوس مکتب وو است
[ترجمه ترگمان]\"هوی دونگ\"، بنیانگذار سلسله کینگ، بنیانگذار آثار کلاسیک مکتب وو می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yes, I am a bibliophile.
10. My father is a bibliophile .
11. As John Carter has observed, such attempts at definition are a favourite game among bibliophiles.
[ترجمه گوگل]همانطور که جان کارتر مشاهده کرده است، چنین تلاش هایی برای تعریف بازی مورد علاقه کتاب شناسان است
[ترجمه ترگمان]همانطور که جان کارتر شاهد آن است، چنین تلاش هایی در تعریف، بازی مورد علاقه میان bibliophiles است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Oops, forgot to mention you are in the Bibliophile drawing .
[ترجمه گوگل]اوه، فراموش کردم که بگویم شما در طرح کتاب دوست هستید
[ترجمه ترگمان] اوه، یادم رفت اشاره کنم که تو اتاق نقاشی \"bibliophile\" هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A volume of poetry from Field, the American journalist and bibliophile who also wrote light verse for adults and children.
[ترجمه گوگل]یک جلد شعر از فیلد، روزنامهنگار و کتابشناس آمریکایی که شعرهای سبک را برای بزرگسالان و کودکان نیز سروده است
[ترجمه ترگمان]یک جلد شعر از میدان، روزنامه نگار آمریکایی و bibliophile که اشعار سبکی برای بزرگسالان و کودکان نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They brought about a lot of valuable books that to a great extent made Qian Qianyi the greatest bibliophile at that time.
[ترجمه گوگل]آنها کتابهای ارزشمند زیادی آوردند که تا حد زیادی کیان کیانی را به بزرگترین کتاب شناس در آن زمان تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها تعداد زیادی کتاب با ارزش به همراه داشتند که تا حد زیادی Qian را به بزرگ ترین bibliophile در آن زمان تبدیل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید