انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
( اسم، وامواژه از زبان یونانی ) کسی که کتاب می دزدد؛ کتاب دزد ( book thief )
ریشه شناسی: جزء ترکیبی biblio از واژه یونانی biblion به معنای کتاب گرفته شده است و klept از واژه یونانی kleptes به معنای دزد که جزء ترکیبی آن klepto است؛ مثلاً bibliokleptomaniac ( کسی که میل شدید و بیمارگونه به دزدیدن کتاب ها دارد )
... [مشاهده متن کامل]
مثال ها:
This sentence has naturally caused us to reflect on the ethical character of the Biblioklept.
این جمله طبیعتاً ما را بر آن داشته است که در ویژگی اخلاقی آن کتاب دزد تأمل کنیم.
Besides the direct biblioklept there is the indirect thief, who borrows and never returns the book.
در کنار کتاب دزد مستقیم، کتاب دزد غیرمستقیم وجود دارد که کتاب ها را به امانت می گیرد و هرگز بر نمی گرداند.
I would lose myself in these books and forget about everything. I kept immersing myself in them to the extent that I almost became a biblioklept.
من خودم را در این کتاب ها گم کرده بودم و همه چیز را از یاد برده بودم. آنقدر خودم را در آنها غوطه ور کرده بودم که تقریباً یک کتاب دزد شده بودم.
منبع: Oxford English Dictionary
ریشه شناسی: جزء ترکیبی biblio از واژه یونانی biblion به معنای کتاب گرفته شده است و klept از واژه یونانی kleptes به معنای دزد که جزء ترکیبی آن klepto است؛ مثلاً bibliokleptomaniac ( کسی که میل شدید و بیمارگونه به دزدیدن کتاب ها دارد )
... [مشاهده متن کامل]
مثال ها:
این جمله طبیعتاً ما را بر آن داشته است که در ویژگی اخلاقی آن کتاب دزد تأمل کنیم.
در کنار کتاب دزد مستقیم، کتاب دزد غیرمستقیم وجود دارد که کتاب ها را به امانت می گیرد و هرگز بر نمی گرداند.
من خودم را در این کتاب ها گم کرده بودم و همه چیز را از یاد برده بودم. آنقدر خودم را در آنها غوطه ور کرده بودم که تقریباً یک کتاب دزد شده بودم.
منبع: Oxford English Dictionary
Biblioklept /ˈbɪbliəˌklɛpt/ – meaning: a person who steals books.
دزد کتاب؛ کتاب دزد؛ کسی که کتاب می دزدد.
Example 1: 👇
Often forgetting to return library books, he admitted to being a bit of an unintentional biblioklept.
... [مشاهده متن کامل]
با توجه به فراموشکاری اش در بازگرداندن کتاب ها، اعتراف کرد که کمی ناخواسته کتاب دزد شده است.
Example 2: 👇
The shop owner understood the desire for books and offered a shelf of free used books to help satiate those occasional biblioklepts.
کتاب فروش میل افراد به داشتن کتاب را درک می کرد و بهمین دلیل قفسه ای از کتا ب های دست دوم رایگان را برای کتاب دزدها گذاشته بود که گهگاه پیدا می شدند.
دزد کتاب؛ کتاب دزد؛ کسی که کتاب می دزدد.
... [مشاهده متن کامل]
با توجه به فراموشکاری اش در بازگرداندن کتاب ها، اعتراف کرد که کمی ناخواسته کتاب دزد شده است.
کتاب فروش میل افراد به داشتن کتاب را درک می کرد و بهمین دلیل قفسه ای از کتا ب های دست دوم رایگان را برای کتاب دزدها گذاشته بود که گهگاه پیدا می شدند.