bibliographical

/ˌbɪbliˈɒɡrəfi//ˌbɪbliˈɒɡrəfi/

معنی: مربوط به فهرست کتب
معانی دیگر: مربوط به فهرست کتب

جمله های نمونه

1. All bibliographical information provided by suppliers to libraries should be subjected to close scrutiny.
[ترجمه گوگل]تمام اطلاعات کتابشناختی ارائه شده توسط تامین کنندگان به کتابخانه ها باید تحت بررسی دقیق قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]تمامی اطلاعات مربوط به منابع ارایه شده توسط تامین کنندگان در کتابخانه ها باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A bibliographical search was carried out previous to the award being granted in the period Jan/March 198
[ترجمه گوگل]جستجوی کتابشناختی قبل از اعطای جایزه در دوره ژانویه/مارس 198 انجام شد
[ترجمه ترگمان]تحقیق مربوط به کتاب قبل از اعطای جایزه در دوره ژانویه و مارس ۱۹۸ به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I give these bibliographical details because from time to time I get asked for them by collectors and booksellers.
[ترجمه گوگل]من این جزئیات کتابشناختی را ارائه می‌دهم، زیرا هر از گاهی مجموعه‌داران و کتاب‌فروشان از من درخواست می‌کنند
[ترجمه ترگمان]من جزئیات این کتاب را به این دلیل می دهم که از زمان به بعد از آن ها توسط جمع کنندگان و کتابفروشان درخواست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Selectors now have a choice of bibliographical databases which can be used for selection.
[ترجمه گوگل]گزینشگران اکنون انتخابی از پایگاه داده های کتابشناختی دارند که می توانند برای انتخاب استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]حالا Selectors باید از پایگاه های اطلاعاتی که می توانند برای انتخاب استفاده شوند را انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The information based on bibliographical sources has not been included in the synoptic table because they were too heterogeneous.
[ترجمه گوگل]اطلاعات مبتنی بر منابع کتابشناختی به دلیل ناهمگونی بیش از حد در جدول همدید گنجانده نشده است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به منابع bibliographical در جدول سینوپتیکی قرار نگرفته است زیرا آن ها بسیار ناهمگن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Zotero will automatically extract the bibliographical information for you and it can even create a full-text archive of your saved documents.
[ترجمه گوگل]Zotero به طور خودکار اطلاعات کتابشناختی را برای شما استخراج می کند و حتی می تواند یک آرشیو کامل متن از اسناد ذخیره شده شما ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]Zotero به طور خودکار اطلاعات مربوط به اطلاعات را استخراج خواهد کرد و حتی می تواند یک آرشیو کامل از اسناد ذخیره شده شما ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. xxiv:2 See the details in the Bibliographical Appendix to this Introduction.
[ترجمه گوگل]xxiv:2 جزئیات را در پیوست کتابشناختی این مقدمه ببینید
[ترجمه ترگمان]xxiv: ۲ به جزییات ضمیمه Bibliographical پیوست تا این مقدمه را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As you organize your notes, jot down detailed bibliographical information for each cited paragraph and have it ready to transfer to your Works Cited page.
[ترجمه گوگل]همانطور که یادداشت های خود را سازماندهی می کنید، اطلاعات کتابشناختی دقیق را برای هر پاراگراف ذکر شده یادداشت کنید و آن را آماده انتقال به صفحه آثار ذکر شده خود کنید
[ترجمه ترگمان]همانطور که یادداشت خود را سازماندهی می کنید، اطلاعات مربوط به جزئیات را برای هر پاراگراف ذکر شده یادداشت کرده و آن را برای انتقال به صفحه Works آماده کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Please attach biographical and bibliographical data in order to have it published alongside the submitted work in the catalogue.
[ترجمه گوگل]لطفاً اطلاعات بیوگرافی و کتابشناختی را پیوست کنید تا در کنار آثار ارسالی در کاتالوگ منتشر شود
[ترجمه ترگمان]لطفا داده های زندگی نامه ای و bibliographical را ضمیمه کنید تا آن را در کنار مطالب ارائه شده در کاتالوگ منتشر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Improving bibliographical control and search of web resources.
[ترجمه گوگل]بهبود کنترل کتابشناختی و جستجوی منابع وب
[ترجمه ترگمان]بهبود کنترل و جستجوی منابع وب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But among the Chinese bibliographical data, the standard literature is one of the most complicated to put down in writing.
[ترجمه گوگل]اما در میان داده‌های کتاب‌شناختی چینی، ادبیات استاندارد یکی از پیچیده‌ترین نوشته‌ها برای نوشتن است
[ترجمه ترگمان]اما در میان داده های چین، ادبیات استاندارد یکی از پیچیده ترین موارد برای نوشتن در نوشتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. See the bibliographical note under St Anne.
[ترجمه گوگل]به یادداشت کتابشناختی زیر سنت آنا مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]به یادداشت مربوط به سنت آن مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Remember that an article without bibliographical information is useless since you cannot cite its source.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که مقاله بدون اطلاعات کتابشناختی بی فایده است زیرا نمی توانید منبع آن را ذکر کنید
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که یک مقاله بدون اطلاعات مربوط به منابع، از آنجایی که شما نمی توانید منبع آن را ذکر کنید، بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Once the bibliographical status of the book is questioned, the research findings based on it will be doubted or even subverted.
[ترجمه گوگل]هنگامی که وضعیت کتابشناختی کتاب مورد تردید قرار گیرد، یافته های پژوهشی مبتنی بر آن مورد تردید و یا حتی زیر سؤال قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که وضعیت فهرست کتاب مورد پرسش قرار گیرد، یافته های تحقیق براساس آن مورد تردید یا حتی واژگون خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bibliographical citations also are tightly structured.
[ترجمه گوگل]استنادهای کتابشناختی نیز ساختار محکمی دارند
[ترجمه ترگمان]citations Bibliographical نیز به شدت ساختاریافته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به فهرست کتب (صفت)
bibliographic, bibliographical

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a bibliography

پیشنهاد کاربران

بپرس