bibliographer

/ˌbɪblɪˈɒɡrəfər//ˌbɪblɪˈɒɡrəfə/

معنی: منقد ومحقق کتاب، کتاب شناس
معانی دیگر: کتابنامه شناس، ویژه گر کتاب شناسی

جمله های نمونه

1. To date, this system is still inchoate. A bibliographer can apply the selection criteria typically used in the selection of printed texts to these electronic counterparts.
[ترجمه گوگل]تا به امروز، این سیستم هنوز هم بی نقص است یک کتاب شناس می تواند معیارهای انتخابی را که معمولاً در انتخاب متون چاپی استفاده می شود، در این همتایان الکترونیکی اعمال کند
[ترجمه ترگمان]تا به امروز، این سیستم هنوز نامشخص است یک bibliographer می تواند از معیارهای انتخاب که معمولا در انتخاب متون چاپی به این همتایان الکترونیکی استفاده می شود، استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Zhang Xuecheng, a famous historian and bibliographer of the Qing Dynasty, devoted all his life to giving lectures, writing and compiling history and annals.
[ترجمه گوگل]ژانگ ژوئچنگ، مورخ و کتاب شناس مشهور سلسله چینگ، تمام زندگی خود را وقف سخنرانی، نوشتن و گردآوری تاریخ و سالنامه کرد
[ترجمه ترگمان]ژانگ Xuecheng، یکی از مورخان مشهور سلسله کینگ، تمام عمر خود را وقف تدریس، نوشتن و گردآوری تاریخ و تاریخ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Zhang Xuecheng is a famous historiographer and bibliographer in Qing Dynasty.
[ترجمه گوگل]ژانگ ژوئچنگ، تاریخ‌نگار و کتاب‌شناس مشهور در سلسله چینگ است
[ترجمه ترگمان]ژانگ Xuecheng در دودمان چینگ a و bibliographer مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is because the book trade has a habit of using terms less precisely than the bibliographer and collector.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که تجارت کتاب عادت دارد از اصطلاحات با دقت کمتری نسبت به کتاب شناس و گردآورنده استفاده کند
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که تجارت کتاب عادت به استفاده از اصطلاحات کم تر از the و جمع کننده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Li Chong was a famous writer, literature critic and bibliographer in DongJin Dynasty.
[ترجمه گوگل]لی چونگ نویسنده، منتقد ادبیات و کتاب شناس مشهور در سلسله دانگ جین بود
[ترجمه ترگمان]لی Chong نویسنده مشهور، منتقد ادبیات و bibliographer در دودمان dongjin بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منقد ومحقق کتاب (اسم)
bibliographer

کتاب شناس (اسم)
bibliographer

انگلیسی به انگلیسی

• compiler of bibliographies

پیشنهاد کاربران

bibliographer ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: کتاب‏نگار
تعریف: کسی که در امر تدوین کتاب‏نگاشت تبحر دارد و به توصیف ویژگی های کتاب می‏پردازد

بپرس