biathlon


ورزش زمستانی شامل تیراندازی در حال اسکی کردن، ورزش دوگانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an athletic competition combining cross-country skiing and sharpshooting events.

جمله های نمونه

1. What two events does the biathlon combine?
[ترجمه گوگل]بیاتلون چه دو رویدادی را با هم ترکیب می کند؟
[ترجمه ترگمان]رشته دوگانه با هم ترکیب می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Today, Biathlon is considered a combination of two sports: cross - country skiing and rifle shooting.
[ترجمه گوگل]امروزه بیاتلون ترکیبی از دو رشته ورزشی است: اسکی کراس کانتری و تیراندازی با تفنگ
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، بیاتلون به عنوان ترکیبی از دو ورزش در نظر گرفته می شود: اسکی کراس کانتری و تیراندازی بین دو کشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was decided that women could compete in the biathlon.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفته شد که زنان بتوانند در بیاتلون شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شد که زنان در رشته دوگانه رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. events: alpine skiing, Nordic skiing, ski jumping, freestyle skiing, and Biathlon etc.
[ترجمه گوگل]رویدادها: اسکی آلپاین، اسکی نوردیک، پرش با اسکی، اسکی آزاد، و بیاتلون و غیره
[ترجمه ترگمان]وقایع: اسکی آلپاین، اسکی شمالی، پرش با اسکی، اسکی آزاد، و بیاتلون و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blond and blue-eyed with a wide, telegenic smile, Ms. Neuner has been called "our biathlon beauty" by Germany's Bild newspaper.
[ترجمه گوگل]خانم نوینر بور و چشم آبی با لبخندی گشاد و تلژنیک، توسط روزنامه آلمانی Bild، "زیبایی بیاتلون ما" نامیده شده است
[ترجمه ترگمان]خانم Neuner با لبخندی عریض و telegenic، \"زیبایی دوگانه ما\" را توسط روزنامه بیلد آلمان توصیف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Skiing includes of the alpine events, downhill and slalom, freestyle, cross - country and biathlon.
[ترجمه گوگل]اسکی شامل مسابقات آلپاین، سراشیبی و اسلالوم، آزاد، کراس کانتری و بیاتلون است
[ترجمه ترگمان]اسکی شامل رویداده ای آلپاین، سراشیبی و slalom، آزاد، کراس کانتری و دوگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Who were the only people allowed to compete in biathlon until 1992?
[ترجمه گوگل]تنها افرادی که تا سال 1992 مجاز به شرکت در بیاتلون بودند چه کسانی بودند؟
[ترجمه ترگمان]تنها افرادی بودند که اجازه شرکت در مسابقه بیاتلون تا سال ۱۹۹۲ را داشتند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The events were skating, jumping skiing, alpine skiing and biathlon.
[ترجمه گوگل]مسابقات اسکیت، پرش اسکی، اسکی آلپاین و بیاتلون بود
[ترجمه ترگمان]این رویدادها اسکیت، اسکی پرش، اسکی آلپاین و بیاتلون بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The athletes will compete to win medals in eighty-four events. They will test their skills in seven winter sports: biathlon, bobsleigh, curling, ice hockey, luge, skating and skiing.
[ترجمه گوگل]ورزشکاران برای کسب مدال در هشتاد و چهار رشته مسابقه خواهند داد آنها مهارت های خود را در هفت ورزش زمستانی آزمایش خواهند کرد: بیاتلون، باب سورتمه، کرلینگ، هاکی روی یخ، لوژ، اسکیت و اسکی
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران در مسابقات هشتاد و چهار مسابقه برای کسب مدال رقابت خواهند کرد آن ها در هفت رشته ورزشی زمستانی مهارت های خود را آزمایش خواهند کرد: بیاتلون، bobsleigh، curling، هاکی روی یخ، اسکیت، اسکیت و اسکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• competitive sport that includes target shooting and cross-country skiing

پیشنهاد کاربران

a sports competition that combines skiing and shooting a rifle ( = gun )
یک مسابقه ورزشی که ترکیبی از اسکی و تیراندازی با تفنگ است.
** ورزش دوگانه یا بیاتلون یا مسابقات دوگانه ترکیبی از دو ورزش اسکی صحرانوردی و تیراندازی است. اسکی صحرانوردی بر استقامت ورزشی، و تیراندازی بر میزان دقت شرکت کنندگان تأکید دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

biathlonbiathlon
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/biathlon
ورزش دوگانه، بیاتلون

بپرس