1. a biannual check-up
معاینه ی پزشکی شش ماه یک بار
2. You will need to have a routine biannual examination.
[ترجمه گوگل]شما باید یک معاینه معمولی دوسالانه داشته باشید
[ترجمه ترگمان] تو باید یه آزمایش معمول رو تکرار کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The committee has just published its biannual report.
[ترجمه گوگل]این کمیته به تازگی گزارش دوسالانه خود را منتشر کرده است
[ترجمه ترگمان]کمیته گزارش biannual خود را منتشر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This article is the seventh biannual review on photometric analysis.
[ترجمه گوگل]این مقاله هفتمین بررسی دوسالانه آنالیز فتومتریک است
[ترجمه ترگمان]این مقاله، یک بررسی دوسالانه در زمینه آنالیز photometric است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The biannual Beijing housing fair is often considered a trend-setter for the real estate industry's performance in China.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه مسکن پکن که هر دو سال یکبار برگزار می شود، اغلب به عنوان یک روند ساز برای عملکرد صنعت املاک و مستغلات در چین در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه مسکن دو ساله پکن اغلب به عنوان یک شاخص برای عملکرد صنعت املاک در چین محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The club has a biannual meeting.
[ترجمه گوگل]این باشگاه هر دو سال یک بار جلسه دارد
[ترجمه ترگمان]این باشگاه یک جلسه دوسالانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Our school doctor recommends a biannual visit to the dentist.
[ترجمه گوگل]پزشک مدرسه ما بازدید دوسالانه از دندانپزشک را توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]پزشک مدرسه ما یک بازدید دو ساله از دندان پزشک را توصیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An independent data and safety monitoring board compared the frequency of all adverse events in the two groups during three biannual meetings.
[ترجمه گوگل]یک هیئت مستقل نظارت بر دادهها و ایمنی، فراوانی تمام عوارض جانبی را در دو گروه طی سه جلسه دوسالانه مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]یک هیات نظارت و کنترل ایمنی مستقل در مقایسه با فراوانی همه رویداده ای معکوس در دو گروه طی سه جلسه دو سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is for the benefit of the inspectors who come up from Paris for the biannual audits.
[ترجمه گوگل]این به نفع بازرسانی است که از پاریس برای ممیزی دوسالانه می آیند
[ترجمه ترگمان]این امر به نفع بازرسان است که برای انجام حسابرسی های biannual از پاریس می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In late spring, Jody flies to San Francisco for the biannual Pac-10 coaches meeting.
[ترجمه گوگل]در اواخر بهار، جودی برای جلسه دوسالانه مربیان Pac-10 به سانفرانسیسکو پرواز می کند
[ترجمه ترگمان]در اواخر بهار، Jody برای اولین جلسه مربیان خود به سانفرانسیسکو پرواز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Accounting periods may be a fiscal year and metaphase, intermediate means shorter than a full accounting year during the report, including a biannual, quarterly and monthly, etc.
[ترجمه گوگل]دوره های حسابداری ممکن است یک سال مالی و متافاز باشد، به معنای متوسط کوتاهتر از یک سال حسابداری کامل در طول گزارش، شامل دو سال، سه ماهه، ماهانه و غیره
[ترجمه ترگمان]دوره های حسابداری ممکن است یک سال مالی و متافاز باشد، متوسط به معنی کوتاه تر از یک سال حسابداری کامل در طی این گزارش، از جمله یک دوره دو ماهه، فصلی و ماهانه و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The airfield, less than an hour's drive west of London, is home to Britain's biannual airshow.
[ترجمه گوگل]این فرودگاه که کمتر از یک ساعت رانندگی از غرب لندن فاصله دارد، میزبان نمایشگاه هوایی بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]فرودگاه کوچک، کم تر از یک ساعت رانندگی در غرب لندن، خانه biannual airshow است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Officials last month downplayed his chances of making the biannual and field world championships in August.
[ترجمه گوگل]مقامات ماه گذشته شانس او را برای شرکت در مسابقات قهرمانی جهان دوسالانه و میدانی در ماه اوت کم اهمیت جلوه دادند
[ترجمه ترگمان]مقامات ماه گذشته شانس خود برای تبدیل این دو دوره دو ساله و می دانی را در ماه اوت کم اهمیت جلوه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید