bhakti


(در آیین هندوها) بختی (نیایش و ایثارگری در راه خدا)

جمله های نمونه

1. Bhakti Yoga is the way of emotion and devotion and love and correspondence with the mystic way.
[ترجمه گوگل]باکتی یوگا راه عاطفه و ارادت و عشق و مکاتبه با طریقت عرفانی است
[ترجمه ترگمان]یوگا راه احساسات و اخلاص و عشق و مکاتبه با روش عرفانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thus, passionate bhakti existed long before the Muslim conquest.
[ترجمه گوگل]بنابراین، باکتی پرشور مدت ها قبل از فتح مسلمانان وجود داشت
[ترجمه ترگمان]از این رو، احساساتی از مدت ها پیش از پیروزی مسلمانان وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The earliest bhakti literature in a living Indo-Aryan language is from Maharashtra and was composed before Muslims occupied the area.
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین ادبیات باکتی در زبان زنده هندوآریایی از ماهاراشترا است و قبل از اشغال این منطقه توسط مسلمانان سروده شده است
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین ادبیات bhakti در زبان هندی - آریایی از ماهاراشترا است و قبل از اشغال منطقه توسط مسلمانان تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Because bhakti poets could use any language, they might come from any class.
[ترجمه گوگل]از آنجا که شاعران باکتی می توانستند از هر زبانی استفاده کنند، ممکن است از هر طبقه ای آمده باشند
[ترجمه ترگمان]چون شاعران bhakti می توانستند از هر زبانی استفاده کنند، ممکن بود از هر طبقه ای باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They gave the growing Vaishnava bhakti cults a philosophical framework that also influenced some Saivite schools.
[ترجمه گوگل]آنها به فرقه های رو به رشد وایشناوا باکتی چارچوبی فلسفی دادند که بر برخی از مکاتب سایوی نیز تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]آن ها the growing growing یک چارچوب فلسفی را دادند که برخی از مکاتب Saivite را نیز تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is essentially a bhakti movement, broadly following the precedents of Caitanya.
[ترجمه گوگل]این اساساً یک جنبش باکتی است که به طور گسترده از سوابق Caitanya پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]این اساسا یک جنبش bhakti است، به طور گسترده پیروی از سوابق of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These yogis, who are still numerous, influenced the teaching of several of the bhakti poets.
[ترجمه گوگل]این یوگی ها، که هنوز هم زیاد هستند، بر آموزش چند تن از شاعران باکتی تأثیر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]این yogis که هنوز تعدادشان زیاد است، تعالیم چند شاعر یونانی را تحت تاثیر قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Before the time the Muslims invaded the subcontinent, the new forms of South Indian bhakti were spreading beyond the bounds of the Dravidian south.
[ترجمه گوگل]قبل از زمانی که مسلمانان به شبه قاره حمله کردند، اشکال جدید باکتی هند جنوبی فراتر از مرزهای جنوب دراویدی گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه مسلمانان به شبه قاره حمله کنند، اشکال جدید of هند جنوبی فراتر از مرزه ای جنوب شرقی گسترش یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His followers are called on to worship him with devotion ( bhakti ).
[ترجمه گوگل]از پیروانش خواسته می شود تا او را با عبادت پرستش کنند (بهکتی)
[ترجمه ترگمان]پیروان او برای پرستش او با devotion (bhakti)فراخوانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (hinduism) loving and selfless devotion to a deity as means of achieving salvation

پیشنهاد کاربران

تلفظ: باکتی
برای معنی، نگاه کنید به این مدخل در ویکی پدیای فارسی.

بپرس