beyond repair

انگلیسی به انگلیسی

• cannot be fixed, cannot be repaired

پیشنهاد کاربران

غیر قابل جبران
Investors feared that the scandal had damaged the company's reputation beyond repair
سرمایه گذاران ترسشون این بود که ضرر رسوایی به شرکت غیر قابل جبران باشد.
غیر قابل تعمیر

بپرس