مغزم نمیکشه
به حالت اعتراض و تعجب ) نمی فهمم، متوجه نمی شوم، خارج از تصور من است
It's beyond me why they ever got married at all.
نمی فهمم چرا اصلا آنها ازدواج کردند
It's beyond me why people think you should read the classics
نمی فهمم چرا مردم فکر می کنند باید کتابهای کلاسیک خواند
نمی فهمم چرا اصلا آنها ازدواج کردند
نمی فهمم چرا مردم فکر می کنند باید کتابهای کلاسیک خواند
It is beyond me = این برای من غیرقابل باوره