1. he couldn't hide his bewilderment
نتوانست بهت خود را پنهان کند.
2. She gazed upon him in bewilderment.
[ترجمه گوگل]مات و مبهوت به او خیره شد
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به او خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به او خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Irena shook her head, but in bewilderment, not negation.
[ترجمه گوگل]ایرنا سرش را تکان داد، اما حیرت زده، نه نفی
[ترجمه ترگمان]آیرینا سرش را تکان داد، اما با سرگشتگی، نه انکار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیرینا سرش را تکان داد، اما با سرگشتگی، نه انکار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He shook his head in bewilderment.
[ترجمه گوگل]سرش را با گیجی تکان داد
[ترجمه ترگمان]سرش را با سردرگمی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرش را با سردرگمی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His expression changed from bewilderment to horror as he realized what had happened.
[ترجمه گوگل]وقتی متوجه شد چه اتفاقی افتاده، حالت او از گیجی به وحشت تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شد که چه اتفاقی افتاده، حالت چهره اش از سردرگمی تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شد که چه اتفاقی افتاده، حالت چهره اش از سردرگمی تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He wrote out his rage and bewilderment, which gradually became a form of catharsis leading to understanding.
[ترجمه گوگل]او خشم و سرگشتگی خود را نوشت که به تدریج به شکلی از کاتارسیس تبدیل شد که منجر به تفاهم شد
[ترجمه ترگمان]از خشم و تحیر نامه نوشت که به تدریج تبدیل به دنیایی از رهایی شد که به درک آن ختم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از خشم و تحیر نامه نوشت که به تدریج تبدیل به دنیایی از رهایی شد که به درک آن ختم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She was gazing at Pike in bewilderment.
[ترجمه گوگل]او مات و مبهوت به پایک نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مات و مبهوت به یک پا خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مات و مبهوت به یک پا خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sell your cleverness and buy bewilderment. Rumi
[ترجمه گوگل]زرنگی خود را بفروش و سرگشتگی بخر مولانا
[ترجمه ترگمان]زیرکی خود را بفروشید و سردرگمی خود را خریداری کنید رومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیرکی خود را بفروشید و سردرگمی خود را خریداری کنید رومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is unknown territory leading to confusion and bewilderment.
[ترجمه گوگل]این قلمرو ناشناخته است که منجر به سردرگمی و سردرگمی می شود
[ترجمه ترگمان]این سرزمین ناشناخته است که منجر به سردرگمی و گیجی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سرزمین ناشناخته است که منجر به سردرگمی و گیجی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I stood staring at them in utter bewilderment.
[ترجمه گوگل]ایستادم و با گیجی به آنها خیره شدم
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به آن ها خیره شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت به آن ها خیره شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She contrived a look of bewilderment, bordering on wounded pride.
[ترجمه گوگل]او نگاهی گیجآمیز ساخت که در حد غرور زخمی بود
[ترجمه ترگمان]او از غرور جریحه دار شده و از غرور جریحه دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از غرور جریحه دار شده و از غرور جریحه دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I looked up, in alarm, bewilderment, in terror.
[ترجمه گوگل]با وحشت، گیج و وحشت به بالا نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]با وحشت و وحشت به بالا نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با وحشت و وحشت به بالا نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I can only reduce the painful uncertainty and bewilderment of those first few days by learning relevant information quickly.
[ترجمه گوگل]من فقط میتوانم با یادگیری سریع اطلاعات مرتبط، ابهام و سردرگمی دردناک آن چند روز اول را کاهش دهم
[ترجمه ترگمان]من تنها می توانم در چند روز اول با یادگیری سریع اطلاعات مربوطه، ابهام و سردرگمی دردناک را کاهش دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من تنها می توانم در چند روز اول با یادگیری سریع اطلاعات مربوطه، ابهام و سردرگمی دردناک را کاهش دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Those chords of searching bewilderment in the finale were timed to a microsecond and projected an awesome tingle of fear.
[ترجمه گوگل]آن آکوردهای سرگشتگی جستوجو در فینال تا یک میکروثانیه زمانبندی شده بود و صدای ترسناکی را به نمایش میگذاشت
[ترجمه ترگمان]این chords که در قسمت آخر به دست آورده بودند در آن لحظه به موقع برای یک microsecond زمان و یک لحظه ترس و هراس انگیزی رخ داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این chords که در قسمت آخر به دست آورده بودند در آن لحظه به موقع برای یک microsecond زمان و یک لحظه ترس و هراس انگیزی رخ داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید