1. He was a bewhiskered, distinguished-looking gentleman.
[ترجمه گوگل]او نجیب زاده و نجیب زاده ای بود
[ترجمه ترگمان]او مردی bewhiskered و متشخص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مردی bewhiskered و متشخص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ms. Duggin says her bewhiskered clients often associate facial hair with power and rugged masculinity.
[ترجمه گوگل]خانم داگین میگوید که مشتریان مبهوت او اغلب موهای صورت را با قدرت و مردانگی خشن مرتبط میدانند
[ترجمه ترگمان]خانم Duggin می گوید که مشتریان bewhiskered اغلب موهای صورت را با قدرت و مردانگی زمخت دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم Duggin می گوید که مشتریان bewhiskered اغلب موهای صورت را با قدرت و مردانگی زمخت دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bewhiskered face, here magnified 15 times, belies the beauty of a nymphalid butterfly.
[ترجمه گوگل]یک صورت سبیلدار که در اینجا 15 برابر بزرگنمایی شده است، زیبایی یک پروانه پورگی را رد میکند
[ترجمه ترگمان]یک چهره برجسته، که در اینجا ۱۵ بار بزرگنمایی شده، زیبایی یک پروانه nymphalid را پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک چهره برجسته، که در اینجا ۱۵ بار بزرگنمایی شده، زیبایی یک پروانه nymphalid را پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The hospitals were filled with dirty, bewhiskered, verminous men who smelled terribly and bore on their bodies wounds hideous enough to turn a Christian's stomach.
[ترجمه گوگل]بیمارستانها مملو از مردان کثیف، سبیلدار و موذی بود که بوی وحشتناکی میدادند و زخمهایی روی بدن خود داشتند که آنقدر وحشتناک بود که شکم یک مسیحی را برگرداند
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ها از مردانی پر از حشرات موذی و پر از حشرات بود که بوی بد می دادند و از زخم های بدنشان به اندازه کافی زشت بودند که شکم یک مسیحی را عوض کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ها از مردانی پر از حشرات موذی و پر از حشرات بود که بوی بد می دادند و از زخم های بدنشان به اندازه کافی زشت بودند که شکم یک مسیحی را عوض کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Prominent among the pictures is an 1854 sepia photograph of Jonathan Pickering, the bewhiskered company founder.
[ترجمه گوگل]برجسته در میان این تصاویر، یک عکس سپیا در سال 1854 از جاناتان پیکرینگ، موسس شرکت مبهوت است
[ترجمه ترگمان]در بین این تصاویر، عکسی از جاناتان Pickering از of Pickering، بنیانگذار شرکت bewhiskered است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بین این تصاویر، عکسی از جاناتان Pickering از of Pickering، بنیانگذار شرکت bewhiskered است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید