اسم ( noun )
حالات: bevies
حالات: bevies
•  (1) تعریف: a group of birds or other animals, esp. quail or larks.
- We spotted a bevy of quail.
 [ترجمه گوگل] یک بلدرچین را دیدیم
[ترجمه ترگمان] ما یه گروه \"بلدرچین\" دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما یه گروه \"بلدرچین\" دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
•  (2) تعریف: a large, often noisy group of people.
- A bevy of excited schoolboys burst through the doors.
 [ترجمه گوگل] گروهی از پسران مدرسه ای هیجان زده از درها عبور کردند
[ترجمه ترگمان] گروهی از شاگردان گروه کر هیجان زده از در وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] گروهی از شاگردان گروه کر هیجان زده از در وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید