betwixt

/bɪˈtwɪkst//bɪˈtwɪkst/

معنی: مابین، مابین، در میان
معانی دیگر: (قدیمی) رجوع شود به: between، between : مابین

بررسی کلمه

قید و ( adverb, preposition )
عبارات: betwixt and between
• : تعریف: between.

جمله های نمونه

1. betwixt and between
نه این و نه آن،در میان،میانه

2. He found himself placed betwixt and between in the debate, agreeing with parts of each side's arguments.
[ترجمه گوگل]او خود را در میان و بین این مناظره قرار داد و با بخش‌هایی از استدلال‌های هر طرف موافق بود
[ترجمه ترگمان]او خودش را بین و بین بحث و توافق با قسمت هایی از مباحثات هر دو طرف یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And retailers, caught betwixt the two, were perplexed and losing money, if not closing up shop for good.
[ترجمه گوگل]و خرده فروشان که بین این دو گرفتار شده بودند، گیج شده بودند و پول خود را از دست می دادند، اگر نگوییم مغازه را برای همیشه بسته بودند
[ترجمه ترگمان]و خرده فروشان که بین این دو نفر گیر کرده بودند سردرگم بودند و پولشان را از دست داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They reported feelings of marginality, of being betwixt and between.
[ترجمه گوگل]آنها احساس حاشیه بودن، در میان و بین بودن را گزارش کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها احساسات of را که بین آن ها بین و بین بود گزارش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both are figures caught betwixt and between, either compromised or radicalized by virtue of being women within a culture.
[ترجمه گوگل]هر دو چهره‌هایی هستند که در میان و میان، به دلیل زن بودن در یک فرهنگ، به خطر افتاده یا رادیکال شده‌اند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها به واسطه فضیلت زنان در یک فرهنگ، بین و یا رادیکال شده یا رادیکال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Betwixt the stars and the unaccomplished fate.
[ترجمه گوگل]بین ستاره ها و سرنوشت ناتمام
[ترجمه ترگمان]ستاره ها و سرنوشت unaccomplished را زیر نظر داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Neither is there any daysman betwixt us, that might lay his hand upon us both.
[ترجمه گوگل]در میان ما هیچ روزگاری نیست که دست خود را روی هر دوی ما دراز کند
[ترجمه ترگمان]هیچ Neither بین ما وجود ندارد که بتواند هر دو دستش را روی ما بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A strange sympathy betwixt soul and body!
[ترجمه گوگل]همدردی عجیبی بین روح و جسم!
[ترجمه ترگمان]روح و جسم، همدردی عجیبی دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That's strange creature; it looks somewhere betwixt and between a horse and a dog.
[ترجمه گوگل]این موجود عجیبی است جایی بین اسب و سگ به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]عجیب است، جایی بین یک اسب و یک سگ به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I am forever walking upon these shores, betwixt the sand and the foam.
[ترجمه گوگل]من برای همیشه در این سواحل قدم می زنم، بین شن و کف
[ترجمه ترگمان]من همیشه در این سواحل و میان ماسه و کف دریا قدم می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have forever walking upon therse shores, betwixt the sand and the foam.
[ترجمه گوگل]من برای همیشه در آن سواحل راه می روم، بین شن و کف
[ترجمه ترگمان]من تا ابد در ساحل therse و میان ماسه و کف دریا راه می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's difficult buying clothes for ten - year - olds at that age they're betwixt and between.
[ترجمه گوگل]خرید لباس برای بچه‌های ده ساله در آن سنی که بینشان قرار دارند دشوار است
[ترجمه ترگمان]خریدن لباس برای بچه های ده سال در این سن بین ما و بین آن ها دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Although the process has not turned them into ordinary men they have, in some degree, become betwixt and between.
[ترجمه گوگل]اگرچه این روند آنها را به مردانی معمولی تبدیل نکرده است، اما تا حدی بین آنها و بین آنها تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با اینکه این فرآیند آن ها را به افراد عادی تبدیل نکرده است، اما تا حدودی بین آن ها بین و بین آن ها قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I liked the soup and the dessert and all that came betwixt and between.
[ترجمه گوگل]من از سوپ و دسر و همه چیزهایی که بین این دو می آمد خوشم آمد
[ترجمه ترگمان]من سوپ و دسر و تمام چیزهایی که بین آن ها بود را دوست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مابین (قید)
between, betwixt

مابین (حرف اضافه)
between, betwixt

در میان (حرف اضافه)
into, across, among, between, amongst, amid, amidst, midst, betwixt

انگلیسی به انگلیسی

• between
between

پیشنهاد کاربران

بپرس