1. betwixt and between
نه این و نه آن،در میان،میانه
2. He found himself placed betwixt and between in the debate, agreeing with parts of each side's arguments.
[ترجمه گوگل]او خود را در میان و بین این مناظره قرار داد و با بخشهایی از استدلالهای هر طرف موافق بود
[ترجمه ترگمان]او خودش را بین و بین بحث و توافق با قسمت هایی از مباحثات هر دو طرف یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And retailers, caught betwixt the two, were perplexed and losing money, if not closing up shop for good.
[ترجمه گوگل]و خرده فروشان که بین این دو گرفتار شده بودند، گیج شده بودند و پول خود را از دست می دادند، اگر نگوییم مغازه را برای همیشه بسته بودند
[ترجمه ترگمان]و خرده فروشان که بین این دو نفر گیر کرده بودند سردرگم بودند و پولشان را از دست داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They reported feelings of marginality, of being betwixt and between.
[ترجمه گوگل]آنها احساس حاشیه بودن، در میان و بین بودن را گزارش کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها احساسات of را که بین آن ها بین و بین بود گزارش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Both are figures caught betwixt and between, either compromised or radicalized by virtue of being women within a culture.
[ترجمه گوگل]هر دو چهرههایی هستند که در میان و میان، به دلیل زن بودن در یک فرهنگ، به خطر افتاده یا رادیکال شدهاند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها به واسطه فضیلت زنان در یک فرهنگ، بین و یا رادیکال شده یا رادیکال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Betwixt the stars and the unaccomplished fate.
[ترجمه گوگل]بین ستاره ها و سرنوشت ناتمام
[ترجمه ترگمان]ستاره ها و سرنوشت unaccomplished را زیر نظر داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Neither is there any daysman betwixt us, that might lay his hand upon us both.
[ترجمه گوگل]در میان ما هیچ روزگاری نیست که دست خود را روی هر دوی ما دراز کند
[ترجمه ترگمان]هیچ Neither بین ما وجود ندارد که بتواند هر دو دستش را روی ما بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A strange sympathy betwixt soul and body!
[ترجمه گوگل]همدردی عجیبی بین روح و جسم!
[ترجمه ترگمان]روح و جسم، همدردی عجیبی دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That's strange creature; it looks somewhere betwixt and between a horse and a dog.
[ترجمه گوگل]این موجود عجیبی است جایی بین اسب و سگ به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]عجیب است، جایی بین یک اسب و یک سگ به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I am forever walking upon these shores, betwixt the sand and the foam.
[ترجمه گوگل]من برای همیشه در این سواحل قدم می زنم، بین شن و کف
[ترجمه ترگمان]من همیشه در این سواحل و میان ماسه و کف دریا قدم می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I have forever walking upon therse shores, betwixt the sand and the foam.
[ترجمه گوگل]من برای همیشه در آن سواحل راه می روم، بین شن و کف
[ترجمه ترگمان]من تا ابد در ساحل therse و میان ماسه و کف دریا راه می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's difficult buying clothes for ten - year - olds at that age they're betwixt and between.
[ترجمه گوگل]خرید لباس برای بچههای ده ساله در آن سنی که بینشان قرار دارند دشوار است
[ترجمه ترگمان]خریدن لباس برای بچه های ده سال در این سن بین ما و بین آن ها دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Although the process has not turned them into ordinary men they have, in some degree, become betwixt and between.
[ترجمه گوگل]اگرچه این روند آنها را به مردانی معمولی تبدیل نکرده است، اما تا حدی بین آنها و بین آنها تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با اینکه این فرآیند آن ها را به افراد عادی تبدیل نکرده است، اما تا حدودی بین آن ها بین و بین آن ها قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I liked the soup and the dessert and all that came betwixt and between.
[ترجمه گوگل]من از سوپ و دسر و همه چیزهایی که بین این دو می آمد خوشم آمد
[ترجمه ترگمان]من سوپ و دسر و تمام چیزهایی که بین آن ها بود را دوست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید