- Some of the bettors were very lucky at the track this afternoon.
[ترجمه گوگل] برخی از شرطبندان امروز بعدازظهر در پیست بسیار خوش شانس بودند [ترجمه ترگمان] بعضی از bettors امروز بعد از ظهر خیلی خوش شانس بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. If the Yankees win the World Series, the bettor receives a $ 100 check from Antigua.
[ترجمه ape] اگر یانکی ها در سری جهانی برنده شوند، شرط بند یک چک ۱۰۰ دلاری از آنتیگوا دریافت می کند
|
[ترجمه گوگل]اگر یانکی ها در مسابقات جهانی برنده شوند، شرط بندی یک چک 100 دلاری از آنتیگوا دریافت می کند [ترجمه ترگمان]اگر یانکی ها مسابقه نهایی را برنده شوند، the از آنتیگوا ۱۰۰ دلار چک دریافت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A lot of bettors feel less intimidated with them.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرطبندان کمتر از آنها احساس ترس میکنند [ترجمه ترگمان]افراد زیادی از آن ها احساس ترس کمتری نسبت به آن ها دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The novelty bets appeal to those kinds of bettors.
[ترجمه گوگل]شرطهای جدید برای آن نوع شرطبندان جذاب است [ترجمه ترگمان]شرط جدید برای آن دسته از bettors ها جذابیت دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But where a two-dollar bettor is given free drinks, a high roller gets everything he wants and more.
[ترجمه گوگل]اما در جایی که به شرطبندی دو دلاری نوشیدنی رایگان داده میشود، یک غلتک بالا هر چیزی را که میخواهد و بیشتر میگیرد [ترجمه ترگمان]اما جایی که یک bettor دو دلاری نوشیدنی مجانی داده می شود، یک غلتک بالا هر چیزی را که می خواهد و بیشتر می خواهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Gambler - Also a bettor or player. Someone that a bet.
[ترجمه گوگل]قمارباز - همچنین یک شرط بندی یا بازیکن کسی که یک شرط بندی [ترجمه ترگمان]gambler - همچنین a یا بازیکن یکی که شرط ببنده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Player – Also known as a bettor or gambler . Someone that makes bets.
[ترجمه گوگل]بازیکن - همچنین به عنوان یک شرط بندی یا قمارباز شناخته می شود کسی که شرط بندی می کند [ترجمه ترگمان]بازیکن - به عنوان قمارباز یا قمارباز شناخته می شود کسی که شرط می گذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To bet more than ( a preceding bettor in poker ).
[ترجمه گوگل]شرط بندی بیش از (یک شرط بندی قبلی در پوکر) [ترجمه ترگمان]- شرط می بندم بیشتر از (یک bettor قبل از پوکر) [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Chalk Player – A bettor that wagers on favourites and rarely bets on underdogs.
[ترجمه گوگل]بازیکن گچ - شرطبندی که روی افراد مورد علاقه شرط میبندد و به ندرت روی افراد ضعیف شرط میبندد [ترجمه ترگمان]بازیکن Chalk - یک bettor که بر روی افراد مورد علاقه کار می کند و به ندرت روی underdogs شرط بندی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Most experts agree that the Wire Act targets bookmakers, not bettors.
[ترجمه گوگل]اکثر کارشناسان موافقند که قانون Wire، شرطبندان را هدف قرار میدهد، نه شرطبندان [ترجمه ترگمان]اکثر کارشناسان بر این باورند که قانون سیمی، bookmakers را هدف قرار می دهد، نه bettors [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Limit – the maximum amount a bookmaker will permit a bettor to wager on certain odds.
[ترجمه گوگل]حد - حداکثر مبلغی که یک شرطبند به شرطبندی اجازه میدهد روی شانسهای خاصی شرط بندی کند [ترجمه ترگمان]حد مجاز - حداکثر مقدار یک bookmaker مجاز به شرط بندی در مورد احتمالات خاص را مجاز خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید