1. He stopped at the betting shop to put money on a horse.
[ترجمه گوگل]او در مغازه شرط بندی ایستاد تا روی اسبی پول بگذارد
[ترجمه ترگمان]او در مغازه شرط بندی توقف کرد تا پول اسب را روی اسب بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در مغازه شرط بندی توقف کرد تا پول اسب را روی اسب بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The compact circuit, purpose-built with the betting shop service in mind, has surprised owners Ladbrokes with its robust evening trade.
[ترجمه گوگل]مدار جمع و جور که به طور هدفمند با در نظر گرفتن خدمات فروشگاه شرط بندی ساخته شده است، مالکان Ladbrokes را با تجارت قوی عصر خود شگفت زده کرده است
[ترجمه ترگمان]مدار فشرده، که با سرویس فروشگاه شرط در ذهن ساخته شده است، صاحبان را شگفت زده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدار فشرده، که با سرویس فروشگاه شرط در ذهن ساخته شده است، صاحبان را شگفت زده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. All bets are recorded on microfilm at the betting shop, but they say they have no trace of it.
[ترجمه گوگل]همه شرطها روی میکروفیلم فروشگاه شرطبندی ثبت میشوند، اما میگویند هیچ اثری از آن ندارند
[ترجمه ترگمان]همه شرط ها روی microfilm در فروشگاه شرط بندی ثبت می شوند، اما آن ها می گویند که هیچ ردی از آن ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه شرط ها روی microfilm در فروشگاه شرط بندی ثبت می شوند، اما آن ها می گویند که هیچ ردی از آن ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Once I'd scrawled for a betting shop on Priory Hill.
[ترجمه گوگل]یک بار برای یک فروشگاه شرط بندی در پریوری هیل دست و پا می زدم
[ترجمه ترگمان]یک بار برای خرید یک مغازه شرط بندی روی تپه دیر نوشته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک بار برای خرید یک مغازه شرط بندی روی تپه دیر نوشته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I hit the betting shop and lose dough perched on a stool.
[ترجمه گوگل]من به فروشگاه شرط بندی می زنم و خمیر روی چهارپایه را از دست می دهم
[ترجمه ترگمان]من به مغازه شرط بندی ضربه زدم و خمیر را روی چهار پایه از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به مغازه شرط بندی ضربه زدم و خمیر را روی چهار پایه از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Betting software for a traditional betting shop, modern betting lounge or betting kiosk.
[ترجمه گوگل]نرم افزار شرط بندی برای یک فروشگاه شرط بندی سنتی، سالن شرط بندی مدرن یا کیوسک شرط بندی
[ترجمه ترگمان]نرم افزار شرط بندی برای یک فروشگاه شرط بندی سنتی، سالن شرط بندی مدرن یا کیوسک شرط بندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نرم افزار شرط بندی برای یک فروشگاه شرط بندی سنتی، سالن شرط بندی مدرن یا کیوسک شرط بندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Instead of using the money to pay his rent, he went to a betting shop and lost the lot in half an hour.
[ترجمه گوگل]او به جای استفاده از پول برای پرداخت کرایه خانه، به یک فروشگاه شرط بندی رفت و در عرض نیم ساعت باخت
[ترجمه ترگمان]به جای استفاده از پول برای پرداخت اجاره، به فروشگاه شرط بندی رفت و بیش از نیم ساعت پول را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به جای استفاده از پول برای پرداخت اجاره، به فروشگاه شرط بندی رفت و بیش از نیم ساعت پول را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Most of the Powis Square mob frequented a particular betting shop where their noisy ways were tolerated.
[ترجمه گوگل]اکثر اوباش میدان Powis به یک فروشگاه شرط بندی خاص رفت و آمد می کردند که در آن روش های پر سر و صدا آنها تحمل می شد
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم میدان Powis به فروشگاهی خاص رفت و آمد می کردند که روش های پر سر و صدایشان را تحمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم میدان Powis به فروشگاهی خاص رفت و آمد می کردند که روش های پر سر و صدایشان را تحمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The offence in s. 3 will not be committed by an accused who walks away from a betting shop or brothel.
[ترجمه گوگل]جرم در س 3 توسط متهمی که از یک فروشگاه شرط بندی یا فاحشه خانه دور می شود مرتکب نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]جرم در س ۳ توسط یک متهم که از یک فروشگاه شرط بندی یا فاحشه خانه فرار می کند، انجام نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جرم در س ۳ توسط یک متهم که از یک فروشگاه شرط بندی یا فاحشه خانه فرار می کند، انجام نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Two thirds of those questioned said that they would visit a betting shop in the evening.
[ترجمه گوگل]دو سوم از افراد مورد سوال گفتند که عصر به یک فروشگاه شرط بندی مراجعه خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]دو سوم کسانی که مورد سوال قرار گرفتند گفتند که در عصر از یک فروشگاه شرط بندی دیدن خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو سوم کسانی که مورد سوال قرار گرفتند گفتند که در عصر از یک فروشگاه شرط بندی دیدن خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Police took the man into custody and to the hospital at the weekend after he was hit by a lorry while making a getaway from a betting shop robbery, the Irish Sun reported.
[ترجمه گوگل]آیریش سان گزارش داد که پلیس این مرد را در آخر هفته پس از آنکه هنگام فرار از دزدی از یک مغازه شرط بندی با یک کامیون برخورد کرد، بازداشت و به بیمارستان برد
[ترجمه ترگمان]به گزارش \"سان ایرلندی\"، پلیس این مرد را در آخر هفته پس از اینکه توسط یک کامیون مورد اصابت گلوله یک کامیون قرار گرفت، دستگیر کرد و به بیمارستان برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به گزارش \"سان ایرلندی\"، پلیس این مرد را در آخر هفته پس از اینکه توسط یک کامیون مورد اصابت گلوله یک کامیون قرار گرفت، دستگیر کرد و به بیمارستان برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'd been widowed for 26 years, but my life was too full bringing up my two children and working in a betting shop to bother with men.
[ترجمه گوگل]من 26 سال بیوه شده بودم، اما زندگی من برای بزرگ کردن دو فرزندم و کار کردن در یک شرط بندی به اندازه ای پر بود که نمی توانستم با مردان مزاحم شوم
[ترجمه ترگمان]۲۶ سال بود که بیوه شده بودم، اما زندگیم بیش از حد بزرگ بود که دو بچه هام را جمع کنم و روی یک مغازه شرط بندی کار کنم تا به مردها زحمت بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]۲۶ سال بود که بیوه شده بودم، اما زندگیم بیش از حد بزرگ بود که دو بچه هام را جمع کنم و روی یک مغازه شرط بندی کار کنم تا به مردها زحمت بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Most gringo-oriented businesses have struggled: a few blocks away Club 2 a betting shop, has closed, as has the Montana restaurant, which once served toothsome steaks.
[ترجمه گوگل]بیشتر مشاغل گرینگو با مشکل مواجه شده اند: چند بلوک دورتر کلوب 2، یک فروشگاه شرط بندی بسته شده است، و همچنین رستوران مونتانا که زمانی استیک های بسیار خوبی سرو می کرد
[ترجمه ترگمان]اکثر کسب و کاره ای gringo تلاش کرده اند: چند بلوک از باشگاه ۲ یک فروشگاه شرط بندی، به عنوان رستوران مونتانا که زمانی استیک کبابی را سرو کرده بود، بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکثر کسب و کاره ای gringo تلاش کرده اند: چند بلوک از باشگاه ۲ یک فروشگاه شرط بندی، به عنوان رستوران مونتانا که زمانی استیک کبابی را سرو کرده بود، بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید