1. The betel nut lay in slices on a white dish.
[ترجمه گوگل]آجیل فوفل به صورت ورقه ای روی یک ظرف سفید گذاشته شده بود
[ترجمه ترگمان]درخت ماگنولیا روی یک ظرف سفید دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I had a mouth full of red betel juice.
[ترجمه گوگل]دهنم پر از آب فوفل قرمز بود
[ترجمه ترگمان]من یک دهان پر از آب پرتقال تازه داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Annamese all chew betel nut.
[ترجمه گوگل]Annamese تمام آجیل فوفل را می جوند
[ترجمه ترگمان]آن وقت همه گم و گور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One old woman chewed betel nut and nodded weakly as the bullets boiled in.
[ترجمه گوگل]یکی از پیرزنان دانه فوفل را جوید و با جوشیدن گلوله ها سرش را به آرامی تکان داد
[ترجمه ترگمان]پیرزنی آن را می جوید و با صدای ضعیفی سرش را به نشانه مخالفت تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The visitors were treated to rice and betel.
[ترجمه گوگل]از بازدیدکنندگان با برنج و فوفل پذیرایی شد
[ترجمه ترگمان]مهمانان با برنج و برنج رفتار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I get such a buzz from eating betel nut.
[ترجمه گوگل]من از خوردن دانه فوفل این همه غوغا می کنم
[ترجمه ترگمان]من تا حالا این قدر سر و صدا داشتم که بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There were a lot of betel pepper juice accounts in the ancient culture.
[ترجمه گوگل]در فرهنگ باستانی آب فلفل فوفل زیادی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از accounts فلفل در فرهنگ باستانی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He sold that system to the betel nut farmer, raising his first cash.
[ترجمه گوگل]او آن سیستم را به کشاورز آجیل فوفل فروخت و اولین پول نقد خود را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او آن سیستم را به کشاورز betel فروخت و اولین پول نقد خود را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Many teenage girls thought selling betel nuts a gravy train.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که آجیل فوفل را به عنوان قطار آبگوشت بفروشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که betel را به یک قطار gravy می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The strength of peripheral region of betel palm trunk was lower than that of the woods of Pinus morrisonicola, Michelia compressa, which have the same values of specific gravity.
[ترجمه گوگل]استحکام ناحیه محیطی تنه نخل فوفل کمتر از چوب های Pinus morrisonicola، Michelia compressa بود که دارای مقادیر وزن مخصوص یکسانی هستند
[ترجمه ترگمان]استحکام ناحیه محیطی تنه نخل betel کم تر از عمق جنگل of morrisonicola، Michelia compressa بود که مقادیر مشابهی از جاذبه خاص را در بر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. People there chew it, somewhat like betel nut is chewed in Taiwan.
[ترجمه گوگل]مردم آنجا آن را می جوند، تا حدودی مانند جویده فوفل که در تایوان جویده می شود
[ترجمه ترگمان]افرادی که آنجا هستند آن را می جوند، تا حدی شبیه به betel betel در تایوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The source and control of fluorine in edible betel nut.
[ترجمه گوگل]منبع و کنترل فلوئور موجود در دانه فوفل خوراکی
[ترجمه ترگمان]منبع و کنترل فلویور در آجیل betel خوراکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I like to eat cold betel peppers in sauce very much.
[ترجمه گوگل]من خیلی دوست دارم فلفل فوفل سرد را در سس بخورم
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم که چیپس شکری را خیلی زیاد با سس بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Betel Either of two different plants that are widely used in combination for chewing purposes in southern Asia and the East Indies.
[ترجمه گوگل]فوفل یکی از دو گیاه مختلف که به طور گسترده در ترکیب برای اهداف جویدن در جنوب آسیا و هند شرقی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]betel یا دو گیاه مختلف که به طور گسترده در ترکیب برای اهداف جویدن در جنوب آسیا و هند شرقی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید