🔸 معادل فارسی: باشه / حله / قطعی شد / انجام می دیم / رو چشم / تأیید شد
در زبان محاوره ای: �اوکیه�، �حسابش با من�، �قولش رو بده�، �بزن بریم�، �قبوله�
🔸 تعریف ها:
( تأییدی – محاوره ای ) : عبارتی برای تأیید یا موافقت با یک پیشنهاد، برنامه یا نظر
... [مشاهده متن کامل]
مثال: A: “We hitting the gym at 6?” B: “Bet that up. ” ساعت ۶ باشگاهیم؟ ـ حله، قطعی شد.
( انرژیک – هیجانی ) : برای ابراز اشتیاق یا هیجان نسبت به انجام کاری
مثال: “Bet that up! I’m ready to kill it tonight. ”ـبزن بریم! امشب ترکونیم.
( تضمینی – تعهدی ) : گاهی به معنای �قول بده� یا �رو حساب من باشه�
مثال: “You got me? Bet that up. ” هوامو داری؟ ـ حسابش با من.
🔸 مترادف ها: bet – say less – it’s a go – I’m down – for sure – locked in – count on it
در زبان محاوره ای: �اوکیه�، �حسابش با من�، �قولش رو بده�، �بزن بریم�، �قبوله�
🔸 تعریف ها:
( تأییدی – محاوره ای ) : عبارتی برای تأیید یا موافقت با یک پیشنهاد، برنامه یا نظر
... [مشاهده متن کامل]
مثال: A: “We hitting the gym at 6?” B: “Bet that up. ” ساعت ۶ باشگاهیم؟ ـ حله، قطعی شد.
( انرژیک – هیجانی ) : برای ابراز اشتیاق یا هیجان نسبت به انجام کاری
مثال: “Bet that up! I’m ready to kill it tonight. ”ـبزن بریم! امشب ترکونیم.
( تضمینی – تعهدی ) : گاهی به معنای �قول بده� یا �رو حساب من باشه�
مثال: “You got me? Bet that up. ” هوامو داری؟ ـ حسابش با من.
🔸 مترادف ها: bet – say less – it’s a go – I’m down – for sure – locked in – count on it