bestrew

/bɪˈstruː//bɪˈstruː/

معنی: پوشاندن، پاشیدن، ریختن، افشاندن
معانی دیگر: ریخته شدن (روی)، (سطحی را از چیزی) پوشاندن، پراکندن، ریختن روی

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bestrews, bestrewing, bestrewed, bestrewn
(1) تعریف: to scatter over or cover; strew.

(2) تعریف: to lie scattered in or on.

- Clothing bestrews the room.
[ترجمه گوگل] لباس اتاق را زیبا می کند
[ترجمه ترگمان] لباس در اتاق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. During the festival, the city streets are bestrewn with flowers.
[ترجمه گوگل]در طول این جشنواره، خیابان‌های شهر پر از گل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در طی این جشنواره، خیابان های شهر مملو از گل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Flowers bestrewed the meadow.
[ترجمه گوگل]گل‌ها علفزار را زیبا کردند
[ترجمه ترگمان]گل روی چمن کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The whole floor of the classroom was bestrewn with bits of paper.
[ترجمه گوگل]تمام کف کلاس با تکه های کاغذ پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با خرده های کاغذ پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Books and papers bestrewed the desk.
[ترجمه گوگل]کتاب‌ها و کاغذها روی میز کار را زیبا کرده بودند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها و کاغذها روی میز کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Papers bestrewed the streets.
[ترجمه گوگل]کاغذها خیابان‌ها را زیبا می‌کردند
[ترجمه ترگمان]کاغذها را در خیابان ها پخش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hope has 5000 brand shop to bestrew China.
[ترجمه گوگل]امید است 5000 فروشگاه نام تجاری به bestrew چین
[ترجمه ترگمان]این امید دارای ۵۰۰۰ فروشگاه برند برای bestrew چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The leaves might bestrew him, and the soil gradually accumulate and form a little hillock over his frame, no matter whether there were life in it or no.
[ترجمه گوگل]ممکن است برگها او را پرتاب کنند و خاک به تدریج جمع می شود و تپه ای کوچک بر فراز قاب او تشکیل می دهد، مهم نیست که در آن زندگی وجود داشته باشد یا نه
[ترجمه ترگمان]برگ ها ممکن است او را از بین ببرند و خاک به تدریج انباشته شود و یک تپه کوچک روی کادر او تشکیل دهد، اهمیتی ندارد که آیا در آن زندگی وجود دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Madagascar is located in African southeast ministry, separating a sound with African mainland, it is to bestrew bramble everywhere over there, cannot the bush of exceed.
[ترجمه گوگل]ماداگاسکار در وزارت جنوب شرق آفریقا واقع شده است و صدایی را از سرزمین اصلی آفریقا جدا می کند
[ترجمه ترگمان]ماداگاسکار در جنوب شرقی آفریقا واقع شده است و یک صدا با سرزمین اصلی آفریقایی را از هم جدا می کند، یعنی به bestrew bramble در هر جایی در آنجا، نمی تواند بوته ای از آن تجاوز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوشاندن (فعل)
ensconce, envelop, case, apparel, cover, mask, conceal, coat, veil, put on, sod, line, vest, deck, belay, bestrew, jacket, blanket, sheathe, shingle, camouflage, submerge, overcast, immerse, shroud, clothe, wear, crown, endue, infold, indue, suffuse

پاشیدن (فعل)
infuse, pour, spatter, besprinkle, spray, sprinkle, sparge, bestrew, strew, spurt, dust, inseminate, perfuse

ریختن (فعل)
infuse, pour, found, lave, besprinkle, shed, cast, splash, bestrew, strew, decant, dust, melt, disembogue, disgorge

افشاندن (فعل)
pour, diffuse, besprinkle, spray, scatter, exude, bestrew, interfuse, intersperse, inseminate, winnow

انگلیسی به انگلیسی

• scatter, disperse

پیشنهاد کاربران

بپرس