bestiary

/ˈbestɪəri//ˈbestɪəri/

معنی: رساله یا مقاله راجع بحیوانات
معانی دیگر: کتاب علوم طبیعی قرون وسطایی که در آن شرح حیوانات با درس های اخلاقی آمیخته بود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bestiaries
• : تعریف: a medieval collection of descriptions of or fables about real or mythical animals, in which each animal's nature is used to draw a moral point.

جمله های نمونه

1. The Flaubert Bestiary I attract mad people and animals.
[ترجمه گوگل]فلوبر Bestiary من افراد و حیوانات دیوانه را جذب می کنم
[ترجمه ترگمان]The bestiary من مردم و حیوانات دیوانه را جذب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Carrington's personal bestiary the horse was the principal icon.
[ترجمه گوگل]در باغ شخصی کارینگتون، اسب نماد اصلی بود
[ترجمه ترگمان]در bestiary شخصی Carrington، اسب نماد اصلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later still, in a Medieval bestiary, three courageous birds are shown in the act of attacking an owl's head.
[ترجمه گوگل]بعدها، در دامداری قرون وسطی، سه پرنده شجاع در حال حمله به سر جغد نشان داده می شوند
[ترجمه ترگمان]اما در اواخر قرون وسطی، سه پرنده با شهامت در عمل حمله به سر جغد نشان داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. LED is the newer addition to the HDTV bestiary, and is the new, hip product to push on consumers.
[ترجمه گوگل]LED افزودنی جدیدتر به مجموعه تلویزیونی HDTV است و محصول جدید و مدرنی است که مصرف کنندگان را تحت فشار قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]LED اضافه جدیدتر به the bestiary است و محصول جدید و مفصل ران برای هل دادن به مصرف کنندگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From the "fantastic bestiary" I realized a big chameleon, like the dragon in legend in China .
[ترجمه گوگل]از "بهشتی خارق العاده" متوجه یک آفتاب پرست بزرگ شدم، مانند اژدهای افسانه ای در چین
[ترجمه ترگمان]از \"bestiary خارق العاده\" من یک chameleon بزرگ را دیدم که شبیه اژدها در افسانه چین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Regardless though, we have some bestiary updates planned to show up " soon".
[ترجمه گوگل]صرف نظر از هر چند، ما برخی به‌روزرسانی‌های زیبا را برنامه‌ریزی کرده‌ایم که به زودی نمایش داده شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما برخی به روز رسانی هایی داریم که برای نشان دادن \"زود\" برنامه ریزی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The animals listed in this bestiary range from the mundane to the fantastic.
[ترجمه گوگل]حیواناتی که در این فهرست حیوانات فهرست شده اند، از معمولی تا خارق العاده را شامل می شوند
[ترجمه ترگمان]حیواناتی که در این محدوده bestiary قرار دارند، از دنیایی به دنیای خارق العاده تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Despite this bestiary of autoeroticism, scientists have spent relatively little time on the question of why animals might have evolved to masturbate.
[ترجمه گوگل]علی‌رغم این ویژگی خودارضایی، دانشمندان زمان نسبتا کمی را صرف این سوال کرده‌اند که چرا حیوانات ممکن است برای خودارضایی تکامل یافته باشند
[ترجمه ترگمان]با وجود این bestiary of، دانشمندان زمان نسبتا کمی را به این سوال اختصاص داده اند که چرا حیوانات ممکن است به masturbate رشد کرده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This artist is an iconoclastic sculptor who also reinvents a whole bestiary in the shape of furniture.
[ترجمه گوگل]این هنرمند یک مجسمه ساز نماد شکن است که همچنین یک باغ کامل را به شکل مبلمان اختراع می کند
[ترجمه ترگمان]این هنرمند، یکی از iconoclastic iconoclastic است که کل bestiary را به شکل اسباب و اثاثه به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This Ministry rating is not known for all magical creatures included in the Bestiary, only those which appear in the book Fantastic Beasts and Where to Find Them.
[ترجمه گوگل]این رتبه بندی وزارت برای همه موجودات جادویی موجود در Bestiary شناخته شده نیست، فقط آنهایی که در کتاب Fantastic Beasts and Where to Find Them آمده اند
[ترجمه ترگمان]این امتیاز وزارت برای همه موجودات جادویی که در bestiary وجود دارند معروف نیست، فقط آن هایی که در کتاب شگفت انگیز ظاهر می شوند و حیوانات آن را پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رساله یا مقاله راجع به حیوانات (اسم)
bestiary

انگلیسی به انگلیسی

• allegorical work on animal habits

پیشنهاد کاربران

بپرس