best man

/ˈbestˈmæn//bestmæn/

معنی: ساقدوش داماد
معانی دیگر: (امریکا) ساقدوش، ملازم داماد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the bridegroom's principal attendant at a wedding.

جمله های نمونه

1. The best man stumbles.
[ترجمه گوگل]بهترین مرد تلو تلو خوردن
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد سکندری می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their best man came on to bowl.
[ترجمه گوگل]بهترین مرد آنها به کاسه آمد
[ترجمه ترگمان] ساقدوش اونا اومد تو کاسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I've put you forward as the best man for the job.
[ترجمه گوگل]من تو را به عنوان بهترین مرد برای این کار معرفی کردم
[ترجمه ترگمان]من تو رو به عنوان بهترین مرد برای این کار گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'Would you be my best man?' 'I'd be honoured. '
[ترجمه گوگل]"آیا بهترین مرد من می شوی؟" من افتخار می کنم '
[ترجمه ترگمان]میشه بهترین مرد من باشی؟ افتخار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's the best man for the job.
[ترجمه گوگل]او بهترین مرد برای این کار است
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد برای این کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our best man was sent to treat with the native leaders.
[ترجمه گوگل]بهترین مرد ما برای معالجه با رهبران بومی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد ما برای درمان با رهبران بومی فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The best man and his assistants welcomed the reception guests as they arrived.
[ترجمه گوگل]بهترین مرد و دستیارانش در بدو ورود از مهمانان پذیرایی پذیرایی کردند
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد و دستیارانش از ورود مهمانان استقبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is without question the best man for the job.
[ترجمه گوگل]او بدون شک بهترین مرد برای این کار است
[ترجمه ترگمان]او بدون این که به بهترین مرد برای این کار سوال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I want the best man for the job and will pay the best wages; money no object.
[ترجمه گوگل]من بهترین مرد را برای این کار می خواهم و بهترین دستمزد را خواهم پرداخت پول چیزی نیست
[ترجمه ترگمان]من بهترین مرد برای این کار را می خواهم و دست مزد بهترین دست مزد را خواهم پرداخت، پول ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They've assigned their best man to the job.
[ترجمه گوگل]آنها بهترین مرد خود را به این کار منصوب کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها بهترین افراد خود را برای کار تعیین کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have doubts about whether he is the best man for the job.
[ترجمه گوگل]من شک دارم که آیا او بهترین مرد برای این کار است
[ترجمه ترگمان]من در این مورد تردید دارم که آیا او بهترین مرد این شغل است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "The best man won, " he said, magnanimously conceding defeat.
[ترجمه گوگل]او با بزرگواری شکست را پذیرفت: «بهترین مرد پیروز شد
[ترجمه ترگمان]او با بزرگواری شکست را شکست و گفت: \" بهترین مرد پیروز شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jack and best man Nelson Gabriel were devastatingly handsome in their grey morning coats.
[ترجمه گوگل]جک و بهترین مرد نلسون گابریل در کت‌های صبحگاهی خاکستری‌شان به طرز ویرانگری خوش‌تیپ بودند
[ترجمه ترگمان]جک و بهترین مرد نلسون گابریل در کت و شلوار خاکستری شان خیلی زیبا به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The inventor may not be the best man to develop and manufacture the product.
[ترجمه گوگل]ممکن است مخترع بهترین مرد برای توسعه و تولید محصول نباشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است مخترع بهترین فرد برای تولید و تولید محصول نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Perhaps the best man could take on the responsibility of arriving before the guests and checking the microphone.
[ترجمه گوگل]شاید بهترین مرد بتواند مسئولیت رسیدن به مهمانان و بررسی میکروفون را بر عهده بگیرد
[ترجمه ترگمان]شاید بهترین مرد بتواند مسئولیت ورود به میهمانان را برعهده بگیرد و میکروفون را چک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساقدوش داماد (اسم)
best man, groomsman

انگلیسی به انگلیسی

• principal attendant of the bridegroom at a wedding
the best man at a wedding is the man who acts as an attendant to the bridegroom.

پیشنهاد کاربران

a male friend or relative chosen by a bridegroom to assist him at his wedding
ساقدوش داماد
نجیب زاده
a man serving as the principal groomsman leading up to and during a wedding
ساقدوش

بپرس