bespangle

/bɪˈspæŋɡʌl//bɪˈspæŋɡl/

(با پولک یا ستاره و غیره) آراستن، گوهرنشان کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bespangles, bespangling, bespangled
• : تعریف: to cover or decorate with, or as with, spangles.

انگلیسی به انگلیسی

• adorn with spangles, cover with sparkly drops

پیشنهاد کاربران

بپرس