اسم ( noun )
عبارات: give a wide berth to
عبارات: give a wide berth to
• (1) تعریف: a shelf or bunk for sleeping on a ship or train.
• مشابه: bed
• مشابه: bed
- I like sleeping in the upper berth.
[ترجمه گوگل] من دوست دارم در اسکله بالایی بخوابم
[ترجمه ترگمان] من دوست دارم تو تخت بالایی بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من دوست دارم تو تخت بالایی بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the space allotted to a ship to dock or anchor.
- As the ship maneuvered into its berth, the passengers waved to friends and family waiting on shore.
[ترجمه پریسا] همچنان که کشتی در لنگرگاه پهلو می گرفت، مسافران برای خانواده و دوستانشان که در ساحل منتظرشان بودند، دست تکان می دادند.|
[ترجمه گوگل] هنگامی که کشتی روی اسکله خود مانور می داد، مسافران برای دوستان و خانواده که در ساحل منتظر بودند دست تکان دادند[ترجمه ترگمان] همچنان که کشتی در جای خود حرکت می کرد، مسافران به دوستان و خانواده در کنار ساحل اشاره می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the space needed by a ship to maneuver safely.
- Small craft allowed the ship a wide berth.
[ترجمه گوگل] کشتی های کوچک به کشتی اجازه اسکله وسیع می داد
[ترجمه ترگمان] قایق کوچک به کشتی اجازه ورود به کشتی را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قایق کوچک به کشتی اجازه ورود به کشتی را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: a job or position.
• مشابه: billet, office, position
• مشابه: billet, office, position
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: berths, berthing, berthed
حالات: berths, berthing, berthed
• : تعریف: to bring (a ship) into a docking or anchoring space.
• مشابه: dock, wharf
• مشابه: dock, wharf
- They berthed the ship slowly but safely.
[ترجمه گوگل] آنها به آرامی اما با خیال راحت کشتی را پهلو گرفتند
[ترجمه ترگمان] کشتی را آرام ولی سالم berthed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کشتی را آرام ولی سالم berthed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to come to dock or anchor.
• مشابه: dock
• مشابه: dock
- High winds made it impossible for the ship to berth.
[ترجمه گوگل] وزش باد شدید باعث شد کشتی پهلو بگیرد
[ترجمه ترگمان] باده ای شدید آن را برای رفتن به کشتی غیرممکن ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] باده ای شدید آن را برای رفتن به کشتی غیرممکن ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید