1. She took a shaky step back, mentally berating herself for continuing to react to him in this inexplicable fashion.
[ترجمه گوگل]او یک قدم متزلزل به عقب برداشت و از نظر ذهنی خود را به خاطر ادامه واکنش به او به این شکل غیرقابل توضیح سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]او یک قدم به عقب رفت و ذهن خود را سرزنش کرد که مدام به این شیوه توضیح ناپذیر به او واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک قدم به عقب رفت و ذهن خود را سرزنش کرد که مدام به این شیوه توضیح ناپذیر به او واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was berating me the whole time.
[ترجمه گوگل]او تمام مدت مرا سرزنش می کرد
[ترجمه ترگمان]اون همیشه منو سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون همیشه منو سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I seemed always to be berating myself for visiting with friends and spending a Sunday afternoon talking.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید همیشه خودم را به خاطر دیدار با دوستان و گذراندن یک بعد از ظهر یکشنبه با صحبت کردن سرزنش می کردم
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که همیشه خود را به خاطر ملاقات با دوستانم سرزنش می کنم و بعد از ظهر روز یکشنبه با هم صحبت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که همیشه خود را به خاطر ملاقات با دوستانم سرزنش می کنم و بعد از ظهر روز یکشنبه با هم صحبت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Berating Park, Carter threatened to continue the withdrawal despite all opposition and accused his aides of conspiring against him.
[ترجمه گوگل]براتینگ پارک، کارتر تهدید به ادامه عقب نشینی با وجود همه مخالفت ها کرد و دستیارانش را به توطئه علیه او متهم کرد
[ترجمه ترگمان]berating پارک، کارتر، علی رغم مخالفت های اپوزیسیون و متهم کردن همدستان وی به توطئه چینی علیه وی، تهدید کرد که به عقب نشینی ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]berating پارک، کارتر، علی رغم مخالفت های اپوزیسیون و متهم کردن همدستان وی به توطئه چینی علیه وی، تهدید کرد که به عقب نشینی ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I saw him berating them and trying to shame them into joining their regiments.
[ترجمه گوگل]او را دیدم که آنها را سرزنش میکرد و سعی میکرد شرمشان کند که به هنگهایشان بپیوندند
[ترجمه ترگمان]من او را سرزنش می کردم که آن ها را سرزنش می کرد و سعی می کرد آن ها را وادار کند که به regiments ملحق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من او را سرزنش می کردم که آن ها را سرزنش می کرد و سعی می کرد آن ها را وادار کند که به regiments ملحق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There’s no point berating voters for their ignorance: people have bills to pay and children to raise, and most don’t spend their free time studying fact sheets.
[ترجمه گوگل]سرزنش رأی دهندگان به خاطر ناآگاهی شان فایده ای ندارد: مردم صورتحساب هایی برای پرداخت و فرزندانی برای بزرگ کردن دارند، و بیشتر اوقات فراغت خود را صرف مطالعه برگه های اطلاعاتی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که رای دهندگان را به خاطر نادانی شان سرزنش کنیم: مردم قبض های خود را برای حقوق و بچه ها دارند و اغلب اوقات فراغت خود را صرف مطالعه اوراق واقعیت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که رای دهندگان را به خاطر نادانی شان سرزنش کنیم: مردم قبض های خود را برای حقوق و بچه ها دارند و اغلب اوقات فراغت خود را صرف مطالعه اوراق واقعیت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He deserved the berating that the coach gave him.
[ترجمه گوگل]او شایسته سرزنش مربی بود
[ترجمه ترگمان]او سزاوار سرزنش و سرزنش بود که مربی به او داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سزاوار سرزنش و سرزنش بود که مربی به او داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The wife was loudly berating her husband in a restaurant.
[ترجمه گوگل]زن در رستورانی با صدای بلند شوهرش را سرزنش می کرد
[ترجمه ترگمان]همسرش با صدای بلند شوهرش را در یک رستوران سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همسرش با صدای بلند شوهرش را در یک رستوران سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The strategy of berating yourself for past conduct solves nothing and only serves to lower your self-esteem.
[ترجمه گوگل]استراتژی سرزنش کردن خود به خاطر رفتار گذشته هیچ چیز را حل نمی کند و فقط به کاهش عزت نفس شما کمک می کند
[ترجمه ترگمان]استراتژی سرزنش کردن خودتان برای رفتار گذشته چیزی را حل نمی کند و تنها برای کاهش اعتماد به نفس شما کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استراتژی سرزنش کردن خودتان برای رفتار گذشته چیزی را حل نمی کند و تنها برای کاهش اعتماد به نفس شما کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The boss is berating those who were late for work.
[ترجمه گوگل]رئیس دارد کسانی را که دیر سر کار آمده اند سرزنش می کند
[ترجمه ترگمان]رئیس در حال سرزنش کردن کسانی است که برای کار دیر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رئیس در حال سرزنش کردن کسانی است که برای کار دیر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I have stopped berating my personality self.
[ترجمه گوگل]من دست از سرزنش شخصیت خودم برداشته ام
[ترجمه ترگمان]من دست از سرزنش شخصیت خودم بر نمی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من دست از سرزنش شخصیت خودم بر نمی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was some awkward silence before I started berating them on being mean and judgmental.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه شروع کنم به سرزنش آنها به خاطر بد و قضاوت کردن، سکوت ناخوشایندی برقرار شد
[ترجمه ترگمان]قبل از این که شروع به سرزنش آن ها کنم سکوت ناراحت کننده ای حک مفرما شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که شروع به سرزنش آن ها کنم سکوت ناراحت کننده ای حک مفرما شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The strategy of berating yourself for past conduct solves nothing and serves to lower your self - esteem .
[ترجمه گوگل]استراتژی سرزنش کردن خود به خاطر رفتار گذشته هیچ چیز را حل نمی کند و به کاهش عزت نفس شما کمک می کند
[ترجمه ترگمان]استراتژی سرزنش کردن خودتان برای رفتار گذشته چیزی را حل نمی کند و برای کاهش اعتماد به نفس شما کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استراتژی سرزنش کردن خودتان برای رفتار گذشته چیزی را حل نمی کند و برای کاهش اعتماد به نفس شما کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They show the greatest impatience, and even disgust, when they hear a ranting resolution-maker berating slavery.
[ترجمه گوگل]آنها وقتی می شنوند که یک تصمیم ساز فحاشی که برده داری را سرزنش می کند، بیشترین بی حوصلگی و حتی انزجار را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش ترین نگرانی و حتی بیزاری را به نمایش می گذارند، وقتی که صدای ranting را از بردگی سرزنش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش ترین نگرانی و حتی بیزاری را به نمایش می گذارند، وقتی که صدای ranting را از بردگی سرزنش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید