bentwood


وابسته به میز و صندلی که چوب آن با دادن رطوبت و گرما و تحت فشار به صورت دلخواه درآمده است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: wood that has been steamed and bent, used in furniture.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or made of bentwood, as furniture.

جمله های نمونه

1. Bentwood chairs, small circular tables and wall-mounted globe cafe lights are the key.
[ترجمه گوگل]صندلی‌های خمیده، میزهای دایره‌ای کوچک و چراغ‌های کافه‌های کره‌ای دیواری، کلید اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]صندلی های راحتی، میزه ای کوچک گرد و چراغ های خیابان، کلید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then there's the furniture, notably the super-curvy bentwood chairs for Knoll and the cardboard stuff for Vitra.
[ترجمه گوگل]سپس مبلمان وجود دارد، به ویژه صندلی های چوب خمیده فوق العاده منحنی برای Knoll و چیزهای مقوایی برای Vitra
[ترجمه ترگمان]سپس مبل ها و لوازم آرایش و وسایل مقوایی برای Knoll و وسایل مقوا برای Vitra نصب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our products can be widely used in bentwood products and others, such as composite floorboard, multiply panel, musical instrument, and otherwise .
[ترجمه گوگل]محصولات ما را می توان به طور گسترده در محصولات خمیده چوب و سایر محصولات مانند تخته کف کامپوزیت، پانل ضرب، آلات موسیقی و غیره استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]محصولات ما را می توان به طور گسترده ای در محصولات bentwood و دیگر محصولات، مانند floorboard composite، پنل ضرب، ابزار موسیقی، و در غیر این صورت مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bentwood furniture: Type of furniture made of wooden rods bent into shape after being heated with steam.
[ترجمه گوگل]مبلمان خمیده: نوعی مبلمان ساخته شده از میله های چوبی که پس از گرم شدن با بخار به شکل خمیده در می آیند
[ترجمه ترگمان]اثاثیه لوکس: نوع وسایل ساخته شده از میله های چوبی، بعد از گرم شدن با بخار به شکل شکل خم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bentwood furniture: Type of furniture made of wooden rods Bent into shape after heated with steam.
[ترجمه گوگل]مبلمان خمیده: نوع مبلمان ساخته شده از میله های چوبی که پس از گرم شدن با بخار به شکل خمیده می شوند
[ترجمه ترگمان]اثاثیه لوکس: نوع مبل ساخته شده از میله های چوبی خمیده شده به شکل پس از حرارت دادن با بخار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His bentwood chairs are among the most successful examples of early mass-produced furniture.
[ترجمه گوگل]صندلی های چوب خمیده او یکی از موفق ترین نمونه های مبلمان اولیه تولید انبوه است
[ترجمه ترگمان]صندلی های راحتی او در بین نمونه های بسیار موفقی از مبلمان اولیه تولید شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Over Ten years of accumulating experiences in related bentwood furniture field, SHY is not only upgraded self development ability and quality level but also the good reputation in Bentwood field.
[ترجمه گوگل]بیش از ده سال تجربه در زمینه مبلمان خمیده مرتبط، SHY نه تنها توانایی خود توسعه و سطح کیفیت ارتقا یافته است، بلکه شهرت خوبی در زمینه Bentwood دارد
[ترجمه ترگمان]طی ده سال جمع آوری تجارب مربوط به حوزه مبلمان bentwood، SHY نه تنها توانایی توسعه خود را ارتقا داده و سطح کیفیت را ارتقا داده است، بلکه شهرت خوبی در زمینه bentwood نیز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most important in modular design for bentwood furniture is dealing with constriction of bern parts.
[ترجمه گوگل]مهمترین مورد در طراحی مدولار برای مبلمان چوب خم، برخورد با انقباض قطعات برن است
[ترجمه ترگمان]مهم ترین مساله در طراحی پیمانه ای برای مبلمان bentwood با گرفتگی بخش های bern سروکار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chao Ching Woods Corp., founded in 198 is engaged in producing bentwood products.
[ترجمه گوگل]شرکت چائو چینگ وودز که در سال 198 تاسیس شد، در زمینه تولید محصولات چوب خم فعالیت دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت Woods چینگ که در ۱۹۸ سالگی تاسیس شد در تولید محصولات bentwood شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wood that has been bent using heat and pressure (used for making furniture)

پیشنهاد کاربران

bentwood ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: خمیده چوب
تعریف: چوبی که آن را ابتدا در محیط گرم و مرطوب و احیاناً با بهره گیری از برخی مواد شیمیایی خم و سپس سرد و خشک می کنند

بپرس