benignantly

جمله های نمونه

1. The adjustment of these mentally sleeps peacefully benignantly .
[ترجمه گوگل]تعدیل اینها از نظر روانی با آرامش و خوش خیم می خوابد
[ترجمه ترگمان]تعدیل این افراد در ذهن به طور مسالمت آمیز به خواب می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is basking still harmful benignantly to the skin?
[ترجمه گوگل]آیا سس کردن همچنان برای پوست مضر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا هنوز هم benignantly مضر برای پوست خود را از دست می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is drinking tea everyday still harmful benignantly to health?
[ترجمه گوگل]آیا نوشیدن روزانه چای همچنان برای سلامتی مضر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا نوشیدن چای همه روزه برای سلامتی مضر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'Oh no! ' cried Mrs Chick, benignantly.
[ترجمه گوگل]'وای نه! خانم چیک با خوشرویی فریاد زد
[ترجمه ترگمان]اوه، نه! خانم کوچولو با صدای بلند گفت: دختر کوچولو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Does classics tipple honey still have disadvantage benignantly ?
[ترجمه گوگل]آیا عسل های کلاسیک هنوز هم به طور خوش خیم ضرر دارند؟
[ترجمه ترگمان]در این سن و سال، عسل و عسل هنوز هم به ضرر من است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Summer arrived, a lot of people like to cultivate houseplant in the home, decorate household not only, the health to family also is in benignantly .
[ترجمه گوگل]تابستان از راه رسید، بسیاری از مردم دوست دارند گیاهان آپارتمانی را در خانه پرورش دهند، نه تنها خانه را تزئین کنند، بلکه سلامت خانواده را نیز به طرزی خوش خیم است
[ترجمه ترگمان]تابستان فرا می رسد، بسیاری از مردم دوست دارند houseplant را در خانه پرورش دهند، خانه را تزئین کنند و نه تنها سلامتی خانواده را تزیین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And, your mother often is opposite no less than you say in that way, vitamin A inspects muscularity to be in benignantly to protection.
[ترجمه گوگل]و، مادر شما اغلب مخالف چیزی است که شما می گویید، به این ترتیب، ویتامین A عضلانی را بررسی می کند تا به طور خوش خیم محافظت شود
[ترجمه ترگمان]و، مادر شما اغلب مخالف آن چیزی نیست که شما می گویید، ویتامین A muscularity را بازرسی می کند تا در معرض حفاظت قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nowadays " lasting tower " when can collecting maneuver, collect fees mode, this pair collects fees at present the domestic game market with single mode is undoubtedly a kind drive benignantly .
[ترجمه گوگل]امروزه «برج ماندگار» که می‌توان با جمع‌آوری مانور، حالت جمع‌آوری هزینه‌ها را جمع‌آوری کرد، این جفت جمع‌آوری هزینه‌ها در حال حاضر بازار بازی‌های داخلی با حالت تکی بدون شک یک محرک خوش‌خیم است
[ترجمه ترگمان]این روزها \"برج پایا\" زمانی که می تواند مانور را جمع آوری کند، مد عوارض را جمع کند، این زوج هزینه هایی را که در حال حاضر بازار بازی داخلی با مد انفرادی را جمع آوری می کنند، بدون شک یک محرک نوعی محرک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hope manage system offers the equipment project inspect to building our country to consult benignantly.
[ترجمه گوگل]سیستم مدیریت امید، بازرسی پروژه تجهیزات را به ساختمان کشور ما ارائه می دهد تا به صورت خوش خیم مشورت کند
[ترجمه ترگمان]سیستم مدیریت امید، طرح تجهیزات برای ساخت کشور ما برای مشورت با benignantly را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• kindly, mildly; generously

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : benignity / benignancy
✅️ صفت ( adjective ) : benign / benignant
✅️ قید ( adverb ) : benignly / benignantly

بپرس