benevolence

/bəˈnevələns//bəˈnevələns/

معنی: نوع پرستی، خیر خواهی، سخاوتمندی، نیک خواهی، خوشدلی
معانی دیگر: کرامت، عطوفت، سخاوت، گشاده دستی، اعانه، خیرات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the inclination to act to the benefit of others; good will.
مترادف: charity, good will, kindliness, philanthropy
متضاد: barbarity, malevolence, malice, spite
مشابه: altruism, consideration, friendliness, goodness, graciousness, kindheartedness, kindness, unselfishness

- The shelter owes its existence to the benevolence of members of the community.
[ترجمه گوگل] پناهگاه وجود خود را مدیون خیرخواهی اعضای جامعه است
[ترجمه ترگمان] پناه گاه وجود خود را مدیون خیرخواهی اعضای جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The young volunteers were filled with benevolence toward their fellow man.
[ترجمه zocani] داوطلبان جوان مملو از خیرخواهی نسبت به همنوعان خود بودند.
|
[ترجمه گوگل] داوطلبان جوان مملو از خیرخواهی نسبت به همنوعان خود بودند
[ترجمه ترگمان] داوطلبان جوان با خیرخواهی به طرف مرد خود آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The disaster inspired benevolence on the part thousands of citizens across the country.
[ترجمه گوگل] این فاجعه باعث خیرخواهی هزاران شهروند در سراسر کشور شد
[ترجمه ترگمان] این فاجعه باعث شد که هزاران نفر از شهروندان سراسر کشور از این فاجعه باخبر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It was not out of benevolence that he helped them, but out of his own selfish aims.
[ترجمه رضا] کمک وی از روی خیرخواهی نبود ، بلکه به واسطه اهداف خودخواهانه وی بود
|
[ترجمه گوگل] او از سر خیرخواهی نبود که به آنها کمک کرد، بلکه از روی اهداف خودخواهانه خود بود
[ترجمه ترگمان] از خیرخواهی هم نبود که به آن ها کمک کرد، بلکه از اهداف خودخواهانه خود دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an act of kindness or charity.
مترادف: benefaction, kindliness, kindness, philanthropy
مشابه: charity, contribution, donation, favor, generosity, gift, munificence, present

- The old man's gift of funds for the new library was an unexpected benevolence.
[ترجمه گوگل] هدایای پولی پیرمرد برای کتابخانه جدید یک خیرخواهی غیرمنتظره بود
[ترجمه ترگمان] هدیه پیرمرد برای کتابخانه جدید یک خیرخواهی غیر منتظره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He did it out of pure benevolence.
[ترجمه گوگل]او این کار را از روی خیرخواهی خالص انجام داد
[ترجمه ترگمان]او این کار را از صمیم قلب انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A bit of benevolence from people in power is not what we need.
[ترجمه گوگل]اندکی خیرخواهی افراد صاحب قدرت آن چیزی نیست که ما نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]یک بیت خیرخواهی از جانب مردم در قدرت چیزی نیست که ما به آن نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I didn't offer to give my benevolence.
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد ندادم که خیرخواهی ام را بدهم
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد نکردم که benevolence را بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, Hume thought that qualities other than benevolence were virtuous if they produced the feeling of approval.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیوم فکر می‌کرد که ویژگی‌های غیر از خیرخواهی، اگر احساس تأیید را ایجاد کنند، با فضیلت هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیوم به این فکر افتاد که اگر آن ها احساس رضایت کنند، صفات دیگری غیر از نیکوکاری با فضیلت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And he comprehended fully how great is the benevolence of the boundlessly compassionate Kuan Yin.
[ترجمه گوگل]و او کاملاً درک کرد که خیرخواهی کوان یین مهربان بی حد و حصر چقدر بزرگ است
[ترجمه ترگمان]و او به خوبی درک می کرد که خیرخواهی the، compassionate یین، چقدر بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hutcheson over-simplified and distorted the truth by treating benevolence as the one moral desideratum.
[ترجمه گوگل]هاچسون با تلقی خیرخواهی به عنوان یک خواسته اخلاقی، حقیقت را بیش از حد ساده و تحریف کرد
[ترجمه ترگمان]Hutcheson نسبت به -، حقیقت را با رفتار خیرخواهی به عنوان یک desideratum اخلاقی ساده کرد و تحریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Religion is a teacher of love, kindness, sympathy, benevolence and morality, trying to improve human nature. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]دین معلم محبت، مهربانی، همدردی، خیرخواهی و اخلاق است و سعی در اصلاح فطرت انسان دارد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]دین یک معلم عشق، مهربانی، همدردی، خیرخواهی و اخلاق است و تلاش می کند طبیعت بشری را بهبود بخشد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Politeness is fictitious benevolence. Samuel Johnson
[ترجمه گوگل]ادب، خیرخواهی ساختگی است ساموئل جانسون
[ترجمه ترگمان]مودب، خیرخواهی ساختگی است سامویل جانسون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Benevolence, moral righteousness and propriety were three important components of Confucian ethics.
[ترجمه رضا] خیرخواهی، شرافت وصالح بودن سه جزء مهم اخلاق کنفوسیوس بود.
|
[ترجمه گوگل]خیرخواهی، عدالت اخلاقی و شایستگی سه مؤلفه مهم اخلاق کنفوسیوس بودند
[ترجمه ترگمان]اصول اخلاقی و شرافت اخلاقی سه جز مهم اخلاق کنفوسیوسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His cosmopolitan benevolence impartially extended to all races and to all creeds.
[ترجمه گوگل]خیرخواهی جهان وطنی او بی طرفانه به همه نژادها و همه عقاید گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]benevolence بین المللی او به همه نژادها و همه مذاهب برابری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Peach kernel, angelica, til, cultivated land, chaulmoogra benevolence the effect that reaches almond to wait to all have skin of the embellish that protect skin, some still can raise blood.
[ترجمه گوگل]هسته هلو، گلپر، تیل، زمین زراعی، چولموگرا خیرخواهی اثری که به بادام می رسد صبر می کند تا همگی دارای پوستی از زینت هایی هستند که از پوست محافظت می کنند، برخی هنوز هم می توانند خون را بلند کنند
[ترجمه ترگمان]کرنل هلو، angelica، til، زمین کشت شده، chaulmoogra، تاثیری را دارد که به بادام می رسد تا همه پوست صورتشان را زینت دهند، برخی هنوز می توانند خون را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr. Whitelaw's benevolence would descend like soothing balm.
[ترجمه گوگل]خیرخواهی آقای Whitelaw مانند مومیایی آرام بخش نازل می شود
[ترجمه ترگمان]خیرخواهی آقای Whitelaw مانند مرهمی آرامش بخش بر او فرود می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The benevolence in Chinese civilization emphasizes not only the solicitude and compassionateness, but also the spirit of self-giving altruism to love the families and others.
[ترجمه گوگل]خیرخواهی در تمدن چین نه تنها بر دلخواهی و دلسوزی، بلکه بر روحیه نوع دوستی خودبخش برای دوست داشتن خانواده ها و دیگران تأکید دارد
[ترجمه ترگمان]خیرخواهی در تمدن چین نه تنها بر the و compassionateness بلکه روح نوع دوستی برای دوست داشتن خانواده ها و دیگران تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Confucius's "Ren" has three levels: compassion, benevolence, kindheartedness.
[ترجمه گوگل]"رن" کنفوسیوس دارای سه سطح است: شفقت، خیرخواهی، مهربانی
[ترجمه ترگمان]\"رن\" سه سطح دارد: شفقت، خیرخواهی، kindheartedness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Benevolence, perfection and kindness are interlinked, which is the initial statement of the combination of humanitarianism and artistic ontology, and this statement is in the interest of humanity.
[ترجمه گوگل]خیرخواهی، کمال و مهربانی به هم پیوند خورده اند که بیان اولیه تلفیق انسان دوستی و هستی شناسی هنری است و این بیان به نفع بشریت است
[ترجمه ترگمان]Benevolence، کمال و مهربانی به هم متصل شده اند، که عبارت اولیه از ترکیب of و هستی شناسی هنری است و این بیانیه به نفع بشریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوع پرستی (اسم)
altruism, philanthropy, benevolence

خیر خواهی (اسم)
favor, favour, benevolence, mercifulness, outgoingness, well-wishing

سخاوتمندی (اسم)
benevolence

نیک خواهی (اسم)
benevolence

خوشدلی (اسم)
vivacity, gaiety, benevolence

انگلیسی به انگلیسی

• generosity, kindness
benevolence is the quality of being kind, helpful, and tolerant.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
For instance, a person might show benevolence by donating to a charity.
In a conversation about positive character traits, someone might say, “Benevolence is an important quality to have; it spreads positivity and goodwill. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person might describe someone as benevolent by saying, “He always goes out of his way to help others; his benevolence knows no bounds. ”

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : benefit
✅️ اسم ( noun ) : beneficence / beneficiary / benefit / benevolence
✅️ صفت ( adjective ) : beneficent / beneficial / benevolent
✅️ قید ( adverb ) : beneficently / beneficially / benevolently
سخاوت و کرامت
خیرخواهی
مهربانی و خیرخواهی
نوع دوستی
بشر دوستی
انسان دوستی
جوانمردی
خیر خواهی
رضایت

بپرس