benefit of the doubt

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: acceptance of a statement or belief as true in the absence of contrary proof.

- I felt unsure but gave him the benefit of the doubt.
[ترجمه گوگل] احساس نامطمئن می‌کردم، اما به او شک کردم
[ترجمه ترگمان] من مطمئن نبودم اما از این تردید به او دست زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] فرض بی گناهی متهم در صورت فقد دلیل کافی بر مقصر بودن وی

پیشنهاد کاربران

فرض رو بر بیگناهی گذاشتن
یه جورایی یعنی مثبت اندیشیدن و تیمه پر لیوان را دیدن در موقعیت هایی که شواهد بر علیه کسی هست ، مثلا دوست شما دیر کرده و شما فرض رو بر این میزارید که در ترافیک گیر کرده نه اینکه شما رو پیچونده.
...
[مشاهده متن کامل]

The phrase "benefit of the doubt" refers to the act of assuming that someone is innocent or has good intentions, even if there is some reason to doubt it. It means giving someone the benefit or advantage of a favorable judgment or supposition when the evidence or circumstances surrounding a situation are unclear or uncertain.
For example, if a friend is late for a meeting, you might give them the benefit of the doubt and assume that they got delayed rather than assuming that they simply didn't show up. In legal contexts, the benefit of the doubt is often given to defendants in criminal trials, who are presumed innocent until proven guilty.

اصل سودمندی شک
حقوق:
فرض بیگناهی متهم در صورت فقدان دلیل کافی بر مجرمیت وی
فال نیک گرفتن ، Ali didn't pay me back the money he owed . I got the benefit of doubt that he forgot it علی پولی که بمن بده کار رو پس نداده . . به فال نیک می گیرم حتما فراموش کرده
To give somebody the benefit of doubt
اعتماد کردن و پذیرفتن حرف کسی به عنوان حقیقت علیرغم وجود شک و تردید
We are willing to give people the benefit of doubt and think that most people are normal, decent human beings.
بنا را بر صداقت گذاشتن

ارفاق
اعتماد چشم بسته

بپرس