1. A large proportion of their income comes from benefactions.
[ترجمه گوگل]بخش بزرگی از درآمد آنها از خیرات است
[ترجمه ترگمان]سهم بزرگی از درآمد آن ها ناشی از benefactions است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She made many charitable benefactions.
[ترجمه گوگل]او خیرات خیریه زیادی انجام داد
[ترجمه ترگمان]از خیر و صلاح بسیاری از آنان بهره مند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Gregory liked Guntram because of his benefactions to the Church and his regard for churchmen, although he does not hide his weaknesses.
[ترجمه گوگل]گرگوری گونترام را به دلیل خیراتش به کلیسا و توجهش به کلیساها دوست داشت، اگرچه ضعف های خود را پنهان نمی کرد
[ترجمه ترگمان]پاپ گرگوریوس یازدهم را به سبب benefactions خویش به کلیسا و نسبت به کلیسا به نفع کلیسا دوست می داشت، هر چند که ضعف های خود را پنهان نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There is an unquestioned element of benefaction in this plan.
[ترجمه گوگل]یک عنصر بی چون و چرای خیر در این طرح وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این طرح، یک عنصر بی چون و چرا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Blessing and benefaction flow from God's presence in the midst of the community in his sanctuary: when he is there, there is blessing.
[ترجمه گوگل]برکت و احسان از حضور خداوند در میان جامعه در حرمش جاری می شود: وقتی او آنجا باشد برکت است
[ترجمه ترگمان]Blessing و benefaction از حضور خداوند در جایگاه مقدس او سرچشمه می گیرند: هنگامی که او آنجا است، دعای خیر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I could't help lauding the God's benefaction of salvation.
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم از ستایش نعمت خدا برای نجات خودداری کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم برای احسان خدا کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fine morality is preeminent "Governing" society benefaction.
[ترجمه گوگل]اخلاق خوب، خیر و نیکوکاری برتر جامعه است
[ترجمه ترگمان]اخلاق خوب، سرآمد جامعه \"Governing\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Meanwhile benefaction will be solicited for needy pupils and other charitable purposes every year domestically.
[ترجمه گوگل]ضمناً برای دانش آموزان نیازمند و سایر مقاصد خیریه هر ساله در داخل کشور اعطا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در عین حال، سالانه benefaction برای دانش آموزان نیازمند و سایر اهداف خیریه در داخل کشور مطرح خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Learning to write the sadness on sand and benefaction on the stone.
[ترجمه گوگل]آموزش نوشتن غم روی شن و احسان روی سنگ
[ترجمه ترگمان]یاد گرفتن ناراحتی بر روی شن و ماسه سنگی بر روی سنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Benefaction People Hospital is a love project to settle the problem of"difficult and expensive to see a doc- tor".
[ترجمه گوگل]بیمارستان مردم نیکوکاری یک پروژه عاشقانه برای حل مشکل "دشوار و پرهزینه ملاقات با پزشک" است
[ترجمه ترگمان]بیمارستان مردمی benefaction یک پروژه عاشقانه برای حل مشکل \"دشوار و پر هزینه برای دیدن یک دکتر\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Process control technology with systems designed for ore benefaction, compressor intakes and cement kilns are prone to corrosion.
[ترجمه گوگل]فن آوری کنترل فرآیند با سیستم های طراحی شده برای استخراج سنگ معدن، ورودی های کمپرسور و کوره های سیمان مستعد خوردگی هستند
[ترجمه ترگمان]فن آوری کنترل فرآیند با سیستم هایی که برای سنگ معدن سنگ آهن طراحی شده اند، دریچه های ورود کمپرسور و کوره های سیمان در معرض خوردگی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A charitable gift; benefaction; present.
13. We decided that it would be wrong to make an exception even for such an exceptional benefaction.
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که حتی برای چنین خیر استثنایی استثنا قائل شویم
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که حتی برای چنین benefaction استثنایی، استثنا قائل شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He also promised to promote her son, then studying at Cambridge, to appropriate benefices and to make other benefactions.
[ترجمه گوگل]او همچنین قول داد که پسرش را که سپس در کمبریج درس میخواند، ارتقاء دهد و خیرات دیگری را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]او همچنین قول داد که پسرش را ارتقا دهد، سپس در دانشگاه کمبریج تحصیل کند، به مناصب عالی برسد و آثار نیکو و benefactions را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید