benedictine

/ˌbenəˈdɪktin//ˌbenɪˈdɪktɪn/

معنی: نوعی کنیاک مقوی
معانی دیگر: وابسته به بندیکت مقدس و یا فرقه ی تارک دنیاهای او، راهب بندکتین، راهبه ی بندیکتین، راهبی که درسلک سنت بندیکت benedict، st باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of a Roman Catholic order of monks or nuns following the rule of St. Benedict.

(2) تعریف: brandy-based liqueur flavored with herbs, originally made by Benedictine monks in Normandy.

جمله های نمونه

1. And in any case, the other austere Benedictine had taken the bait.
[ترجمه گوگل]و در هر صورت، بندیکتین ریاضت کش دیگر طعمه را گرفته بود
[ترجمه ترگمان]در هر حال بنه دیک تین دیگر طعمه را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The former Benedictine monastery of St George has found a new life as a museum and is well worth visiting.
[ترجمه گوگل]صومعه قبلی بندیکتین سنت جورج زندگی جدیدی به عنوان یک موزه پیدا کرده است و ارزش بازدید را دارد
[ترجمه ترگمان]صومعه فرقه بندیکتیان در سنت جورج زندگی جدیدی را به عنوان یک موزه پیدا کرده و ارزش بازدید کردن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although the Benedictine rule imposed specific obligations upon each individual, it was rarely severe to the point of austerity.
[ترجمه گوگل]اگرچه قاعده بندیکتین تعهدات خاصی را بر هر فردی تحمیل می کرد، اما به ندرت تا حد ریاضت شدید بود
[ترجمه ترگمان]با وجود این که فرقه بندیکتیان توجه ویژه ای به هر فرد تحمیل کرد، اما به ندرت در مورد ریاضت اقتصادی سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She settled Benedictine monks from Canterbury in a priory at Dunfermline.
[ترجمه گوگل]او راهبان بندیکتینی از کانتربری را در خانه‌ای در دانفرملاین اسکان داد
[ترجمه ترگمان]بنه دیک تین را از کانتربوری در صومعه Dunfermline قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under the rule of the Benedictine order, he reformed a monastery in the Jura Mountains.
[ترجمه گوگل]تحت حاکمیت نظام بندیکتین، او یک صومعه را در کوه های جورا اصلاح کرد
[ترجمه ترگمان]به فرمان فرقه بنه دیک سن صومعه in را اصلاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These embrace the Benedictine, Augustinian, Franciscan and other main traditions of the religious life.
[ترجمه گوگل]این سنت‌های بندیکتین، آگوستین، فرانسیسکن و دیگر سنت‌های اصلی زندگی مذهبی را در بر می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]اینان فرقه بندیکتیان، Augustinian، Franciscan و سایر سنن اصلی زندگی مذهبی را در بر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The famous London church began as a Benedictine monastery enlarged by King Edward in the 1040 s.
[ترجمه گوگل]کلیسای معروف لندن به عنوان یک صومعه بندیکتین شروع شد که توسط پادشاه ادوارد در دهه 1040 بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]کلیسای معروف لندن به عنوان یک صومعه Benedictine که توسط ادوارد ادوارد در شماره ۱۰۴۰ گسترش یافت، آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many thanks Benedictine College teachers and Shanghai Campus for helping me open a way to success.
[ترجمه گوگل]با تشکر فراوان از معلمان کالج بندیکتین و پردیس شانگهای که به من کمک کردند راهی برای موفقیت باز کنم
[ترجمه ترگمان]بسیاری از معلمان کالج Benedictine و پردیس شانگهای به خاطر کمک به من برای باز کردن راهی برای موفقیت تشکر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was granted Bachelor of Science by Benedictine College in 200
[ترجمه گوگل]در سال 200 از کالج بندیکتین مدرک لیسانس علوم را دریافت کردم
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰ میلادی به تدریج لیسانس علوم را از دانشگاه علوم Benedictine دریافت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Italian monk who founded the Benedictine order about 540 ( 480 - 547 ).
[ترجمه گوگل]راهب ایتالیایی که در حدود سال 540 (480 - 547) نظم بندیکتین را تأسیس کرد
[ترجمه ترگمان]راهب ایتالیایی که فرقه بنه Benedictine را در حدود ۵۴۰ (۴۸۰ - ۵۴۷)بنیان نهاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was John Bull in a Benedictine robe.
[ترجمه گوگل]او جان بول در لباس بندیکتین بود
[ترجمه ترگمان]او جان بول در لباس یک بنه دیک تین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She teaches writing at College of DuPage and Benedictine University.
[ترجمه گوگل]او در کالج دوپیج و دانشگاه بندیکتین نویسندگی تدریس می کند
[ترجمه ترگمان]او نوشتن در کالج of و دانشگاه Benedictine را تدریس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We paused now and again at some hostelry and, on one occasion, a Benedictine monastery, I forget its name.
[ترجمه گوگل]ما هر چند وقت یک بار در یک مهمانخانه و یک بار در یک صومعه بندیکتین مکث کردیم، نام آن را فراموش کردم
[ترجمه ترگمان]گاه و بیگاه در یک مسافرخانه توقف کردیم و در یک مورد یک صومعه بنه دیک تین نام خود را فراموش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Now he enjoys the popularity that being the worlds oldest benedictine monk brings.
[ترجمه گوگل]اکنون او از محبوبیتی برخوردار است که مسن ترین راهب بندیکتین جهان بودن به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]اکنون او از محبوبیت جهان که قدیمی ترین راهب بودایی است لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's a Roman Catholic boarding school attached to a Benedictine Monastery.
[ترجمه گوگل]این یک مدرسه شبانه روزی کاتولیک رومی است که به صومعه بندیکتین متصل است
[ترجمه ترگمان]یک مدرسه شبانه روزی کاتولیک رومی است که به صومعه بنه دیک تین متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی کنیاک مقوی (اسم)
benedictine

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to st. benedict; of or pertaining to the religious order of the benedictines
christian monk belonging to a congregation following the rule of st. benedict
a benedictine is a monk or nun who is a member of a christian religious community that follows the rule of st benedict.
benedictine is a yellow liqueur.

پیشنهاد کاربران

بپرس