1. Thin, bendable wire is the only evidence of rebar, the material that holds concrete structures together.
[ترجمه گوگل]سیم نازک و قابل خم شدن تنها شواهد میلگرد است، ماده ای که سازه های بتنی را در کنار هم نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]سیم نازک تنها شاهدی بر میل گرد، ماده ای است که سازه های بتونی را با هم نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Grilamid frame: flexible, bendable and lightweight.
[ترجمه گوگل]قاب Grilamid: انعطاف پذیر، خم شدنی و سبک وزن
[ترجمه ترگمان]کادر Grilamid: انعطاف پذیر، انعطاف پذیر و سبک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A colonoscope is a soft, bendable tube about the thickness of the index finger which is inserted into the anus and then advanced through the entire large intestine.
[ترجمه گوگل]کولونوسکوپ لوله ای نرم و قابل خم شدن به ضخامت انگشت اشاره است که وارد مقعد می شود و سپس در کل روده بزرگ پیش می رود
[ترجمه ترگمان]A یک لوله نرم و bendable در مورد ضخامت انگشت اشاره است که در مقعد فرو می رود و سپس از درون روده بزرگ عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The first inches of the cord are bendable, so that you can hook them over the tops of your ears.
[ترجمه گوگل]اولین اینچ های بند ناف قابل خم شدن هستند، به طوری که می توانید آنها را بالای گوش های خود قلاب کنید
[ترجمه ترگمان]اولین اینچ سیم bendable است، به طوری که می توانید آن ها را روی نوک گوش خود قلاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A soft(Sentence dictionary), bendable tube about the thickness of the index finger is gently inserted into the anus and advanced into the rectum and the colon.
[ترجمه گوگل]یک لوله خم شونده نرم (فرهنگ لغت جمله) به ضخامت انگشت اشاره به آرامی وارد مقعد می شود و به سمت راست روده و روده بزرگ می رود
[ترجمه ترگمان]یک فرهنگ نرم (جمله)، لوله bendable در مورد ضخامت انگشت شاخص به آرامی در مقعد فرو می رود و به راست روده و مقعد وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. While bendable electronics have been seen before, those breakthroughs depended on organic semiconductor materials, which made them too slow to be used in complex computing tasks.
[ترجمه گوگل]در حالی که الکترونیک خم شونده قبلا دیده شده بود، این پیشرفتها به مواد نیمهرسانای آلی بستگی داشت، که باعث میشد آنها را برای استفاده در کارهای پیچیده محاسباتی بسیار کند کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که bendable الکترونیکی قبلا دیده شده است، این موفقیت ها متکی به مواد نیمه هادی ارگانیک هستند، که آن ها را برای استفاده در وظایف محاسباتی پیچیده بسیار کند کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Benda Brushes are the original bendable bristle brush applicators.
[ترجمه گوگل]برس های Benda اپلیکاتورهای اصلی برس های خم شونده هستند
[ترجمه ترگمان]گروه Staff Brushes the original brush bristle هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A bendable, lighted tube (endoscope) about the thickness of your index finger is placed through your mouth and into your stomach and top part of the small intestine (duodenum).
[ترجمه گوگل]یک لوله قابل خم شدن و روشن (آندوسکوپی) به ضخامت انگشت اشاره شما از طریق دهان و در معده و قسمت بالای روده کوچک (دئودنوم) قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک لامپ روشن و روشن (endoscope)در مورد ضخامت انگشت اشاره شما از طریق دهان و به درون شکم و قسمت فوقانی روده کوچک (duodenum)قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The technology of bending by bendable roller(BBBR) was introduced briefly. A finite element model of the process of BBBR was built by the general finite element program.
[ترجمه گوگل]فن آوری خم شدن توسط غلتک خم شونده (BBBR) به طور خلاصه معرفی شد یک مدل المان محدود از فرآیند BBBR توسط برنامه المان محدود عمومی ساخته شد
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی خمش با roller bendable (BBBR)به طور خلاصه معرفی شد مدل آلمان محدود فرآیند of به وسیله برنامه آلمان محدود عمومی ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The at least one fluid transport element is bendable about an axis substantially parallel to the longitudinal axis of the fluid storage element.
[ترجمه گوگل]حداقل یک عنصر انتقال سیال حول محوری که اساساً موازی با محور طولی عنصر ذخیره سیال است قابل خم شدن است
[ترجمه ترگمان]این عنصر حداقل یک آلمان حمل و نقل سیال در حدود یک محور موازی با محور طولی عنصر ذخیره سیال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Gorillapod is lightweight, compact, bendable, wrappable and easy to carry.
[ترجمه گوگل]Gorillapod سبک، جمع و جور، خم شدنی، بسته بندی و حمل آسان است
[ترجمه ترگمان]Gorillapod سبک، فشرده، bendable، wrappable و آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The wires are bendable, which means they could be used to produce flexible screens for devices like televisions and even iPads.
[ترجمه گوگل]سیم ها قابل خم شدن هستند، به این معنی که می توان از آنها برای تولید صفحه نمایش های انعطاف پذیر برای دستگاه هایی مانند تلویزیون و حتی iPad استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]سیم ها bendable هستند که به این معنی است که می توان از آن ها برای تولید پرده های انعطاف پذیر برای وسایل مانند تلویزیون و حتی iPads استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is based on a bendable rubber track that guarantees maximum traction asas freely changeable directions.
[ترجمه گوگل]این بر اساس یک مسیر لاستیکی قابل خم شدن است که حداکثر کشش را به عنوان جهتهای آزادانه قابل تغییر تضمین میکند
[ترجمه ترگمان]آن مبتنی بر یک شیار لاستیک bendable است که حداکثر کشش کشش را به طور آزادانه تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Demonstrations of "bendable" screens have been a staple of technology shows ever since there were screens small enough.
[ترجمه گوگل]نمایش صفحه نمایش های "خم شدنی" از زمانی که صفحه نمایش هایی به اندازه کافی کوچک بودند، یکی از اصلی ترین نمایش های فناوری بوده است
[ترجمه ترگمان]پرده از پرده های \"bendable\" از زمانی که صفحات نمایش به اندازه کافی کوچک بودند، یک رشته از برنامه های فن آوری بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Make an arch out of copper tubing, which is bendable, so it's easy to form the arched top from it.
[ترجمه گوگل]از لوله مسی، که قابل خم شدن است، یک قوس بسازید، بنابراین به راحتی می توانید قوس دار را از آن تشکیل دهید
[ترجمه ترگمان]لوله an را از لوله مسی بیرون بیاورید، که از آن bendable است، بنابراین برای شکل دادن آن از آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید